طوفان فکری شماره ۱۷ –غدیر در آئینه شعر
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
المستغاث بکِ یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
صلی الله علیک یا صاحب الزمان علیه السلام
جمع بندی همایش طوفان فکری و ایده پردازی شماره ۱۷ مورخ: ۲۹ خرداد ماه ۱۳۹۵
موضوع: غدیر در آئینه شعر
۱- اینک پیامبر صلی الله علیه و آله
در بازگشت از سفر خانه خداست
پیغمبر صلی الله علیه و آله از رسالت خود شاد و سربلند
مسرور از رسالت انجام گشته اش
دریای بیکرانه قلبش ز موج شوق
همواره در تلاطم و همواره در طپش
عشق خدا فکنده به جانش شراره ها
یاد خدا گرفته از او فرصت و مجال
نام خدای داده به گفتار او جلا
اعمال حج رسیده به پایان ولی افق
چشم انتظار حادثه ها در غدیر
بیدار مانده است …
۲- مرا غدیر نه برکه، که بی کران دریاست
علی علیه السلام نه فاتح خیبر، که فاتح دل هاست
مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی علیه السلام نه ساقی کوثر، که کوثر عظماست
مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی علیه السلام نه شافع محشر، که محشر کبراست
مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی علیه السلام نه همسر زهرا سلام الله علیها، که کیمیای ولاست
مرا غدیر بود پایگاه دانش و دین
علی علیه السلام نه کاتب قرآن، که آیت عظماست
مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخ
که جان پناه همه رهروان راه خداست
مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکن
که همچو چشمه مبعث زلال وحدت زاست
مرا غدیر ندای بلند آزادی است
علی علیه السلام نه حامی بوذر، که روح صدق و صفاست
مرا علی علیه السلام نبود خلقتی خداگونه
چو غالیان نسرایم که مالک دو سراست
۳- ولایت چیست؟ اصل آفرینش
کلید قفل سیر درک و بینش
ولایت چیست؟ تحصیل تعهد
صراط ما پس از «ایاک نعبد»
ولایت چیست؟ معراج تکامل
پی اثبات ذات پاک حق، قل:
ولایت علت غایی ست ما را
به حکمت فعل بی ماضی ست ما را
ولایت آب و گل را در هم آمیخت
که از آمیختن، آدم برانگیخت
ولایت نوح علیه السلام را شد ساحل نور
که طوفانش بوَد در خط دستور
ولایت کوه آتش را کنَد گل
به ابراهیم علیه السلام در وقت توکل
ولایت در کف موسی علیه السلام عصا شد
به امر حق، به شکل اژدها شد
ولایت را دم عیسی علیه السلام قرین است
که انفاس خوشش جان آفرین است
ولایت در ولایت گشت کامل
کز او نور هدایت گشت حاصل
ولایت جمع را تفریق دارد
که درکش سال ها تحقیق دارد
ولایت رمز اثبات وجود است
جود او همه بود و نبود است
ولایت دشمن نامردمی هاست
یگانه رهبر سردرگمی هاست
ولایت هرکه دارد، غم ندارد
قوامش بیش هست و کم ندارد
ولایت یازده نور جلی بود
که پیوند تمامی با علی علیه السلام بود
اگر خواهی بدانی این علی علیه السلام کیست؟
ولی حق کسی غیر از علی علیه السلام نیست
علی علیه السلام حق را تجلی صفات است
امامت را چو سیم ارتباط است
به اورنگ ولایت چون ولی شد
علی علیه السلام، مهدی علیه السلام شد و مهدی، علی شد
به نخل دین، ولایت برگ و بال است
ولایت را جهان در انتظار است
ولایت پای تا سر، عدل و داد است
بشر را آخرین حکم جهاد است
ولایت کاخ ها را کوخ سازد
که قانون بشر منسوخ سازد
ولایت دیده ها را دیده بان است
ظهور مهدی صاحب زمان علیه السلام است
ولایت معنی الله و نور است
شکوه رجعت و روز ظهور است
رسالت از ولایت گشت کامل
که هستی از کمالش گشت حاصل
ولایت خاتمیت راست خاتم
که ختم خاتمیت هست خاتم
دگرگونی اگر عالم پذیرد
ره خاتم از آن خاتم بگیرد
۴- خدا خلق نمودست زمین را و زمان را ز غبار حرم حیدر کرار علیه السلام
بهشت و همه آنچه در آن هست، فدای غبار قدم حیدر کرار علیه السلام
بود خشم خدا برلب تیغ دو دم حیدر کرار علیه السلام
رسولان اولوالعزم نمک خورده جود و کرم حیدر کرار علیه السلام
امیری و دلیری و همه کاره عالم شدن اینها همه یک فضل کم حیدر کرار علیه السلام
بدانید اگر کعبه شده قبله حق بوده ز یمن قدم حیدر کرار علیه السلام
علی علیه السلام کیست همان شاه که عالم به کف اوست
خدایی شدن عالم هستی هدف اوست
همه آبروی اهل زمین اهل سما از شرف اوست
بدانید همه مرکز عالم نجف اوست
علی علیه السلام کیست همانی که خدا خوانده ثنایش
همانی که کعبه دریده دل خود را به هوایش
همانی که نشسته دل زارم چو کبوتر لب بامش
همانی که خدایی ست کلامش، مرامش، نمازش، قعودش، سجودش، قنوتش و قیامش
همانی که خــــــــــــــدا داده سلامش
علی علیه السلام کیست همان مالک عقبی، علی علیه السلام کیست همان صاحب دنیا، و همان صاحب دل ها
علی علیه السلام کیست همانی که خدا داده به او هستی خود را، و هستی خدا کیست به جز حضرت زهرا علیها السلام
علی علیه السلام کیست همانی که دهد خاتم شاهانه گدا را
همانی که حسینش علیه السلام به جهان کرده الم کرب و بلا را
همانی که ابوالفضل علیه السلام از او درس گرفته ست وفا را
همانی که بود همت او، غیرت او، هیبت او در نفس زینب کبری علیها السلام
همان زینب کبری علیهاالسلام که با خطبه مردانه طرفدار علی علیه السلام گشت
وزان خطبه خداوند بدهکار علی علیه السلام گشت
۵- صبح بوده ست و چنان قافله در آرامش
آسمان در هیجان … قافله در آرامش
کاروان مرحله در مرحله می رفت آرام
غافل از عرش رها و یله می رفت آرام
کاروان بود و زمین در تب و آتش می سوخت
چشم ابلیس در آن خواب مشوّش می سوخت
آن چنان بود که خورشید عطش می بارید
ذکر تسبیح ز پهنای لبش می بارید
کاروان تازه رسیده ست به منزلگاهش
آسمان بود و خدا بود و رسول اللهش صلی الله علیه و آله
ناگهان آیه «اکملت لکم» نازل شد
راز بعثت همه در سال دهم نازل شد
وحی نازل شد و آن برکه به جوش آمد باز
عرش با شوق ملائک به خروش آمد باز
ماه در خمره به جوش آمد و کامل گردید
وحی در شأن علی علیه السلام بود که نازل گردید
جبرئیل آمده خندان لب و ساغر در دست
تا که ساغر بنهد ساقی کوثر در دست
همه از خمّ ولایت شده نوشا نوشش
باده بگرفت چنان حضرت حیدر علیه السلام در دست
بر جهاز شتران ماه درخشان پیداست؟!
یا که خورشید نهاده ست پیمبر صلی الله علیه و آله در دست؟!
دور این قافله انبوه ملائک دارند
از زمرد همه آئینه مکرر در دست
دست در دست خدا برد یقینا وقتی
که گرفته ست نبی صلی الله علیه و آله دست برادر در دست
عده ای گرم تماشا و گروهی خندان
قومی از جن و بشر خامه و دفتر در دست
همه گفتند به یک باره و یک سر، تبریک
ای ید الله زمین، ساقی کوثر، تبریک
۶- غدیر عید همه عمر با على علیه السلام بودن
غدیر آینه دار على ولى الله علیه السلام ست
غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر نقش ولاى على علیه السلام به سینه ماست
غدیر یک سند زنده، یک حقیقت محض
غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدیر صفحه تاریخ وال من والاه
غدیر آیه توبیخ عاد من عاد است
هنوز لاله «اکملت دینکم» روید
هنوز طوطى «اتممت نعمتى» گویاست
هنوز خواجه «لولاک» را نداست بلند
که هر که را که پیمبر منم، على علیه السلام مولاست
بگو که خصم شود منکر غدیر، چه باک
که آفتاب، به هر سو نظر کنى پیداست
چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش
خلافتى که دوامش به کشتن زهراست
«حاج غلامرضا سازگار»
۷- جلوه گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خم ولایت مى به مینا در غدیر
رودها با یکدگر پیوست کم کم سیل شد
موج مىزد سیل مردم مثل دریا در غدیر
هدیه جبریل بود «الیوم اکملت لکم»
وحى آمد در مبارک باد مولى در غدیر
با وجود فیض «اتممت علیکم نعمتى»
از نزول وحى غوغا بود، غوغا در غدیر
بر سر دست نبى صلی الله علیه و آله هرکس على علیه السلام را دید گفت
آفتاب و ماه زیبا بود، زیبا در غدیر
بر لبش گل واژه «من کنت مولا» تا نشست
گلبن پاک ولایت شد شکوفا در غدیر
برکه خورشید در تاریخ نامى آشناست
شیعه جوشیده ست از آن تاریخ آنجا در غدیر
گرچه در آن لحظه شیرین کسى باور نداشت
مىتوان انکار دریا کرد، حتى در غدیر
باغبان وحى مى دانست از روز نخست
عمر کوتاهى ست در لبخند گل ها در غدیر
دیده ها در حسرت یک قطره از آن چشمه ماند
این زلال معرفت خشکید آیا در غدیر؟
دل درون سینه ها در تاب و تب بود اى دریغ
کس نمی داند چه حالی داشت زهرا علیها السلام در غدیر
۸- تا جهان بحر و سخن، گوهر و انسان صدف است
گوهر بحر سخن، مدحت شاه نجف است
امیر صفدر غالب، علی ابوطالب علیه السلام
وصی احمد مرسل صلی الله علیه و آله ، ولی حی قدیر
خمیر مایه علمش نبودی ار بودی
هنوز نان فضیلت به خوانِ دهر، فطیر
شهنشها صفت ذات اشرف تو بُوَد
برون ز کنه الهی ز حیّز تقریر
شکست رونق دین شد، نه قیمت گهرت
چه اهل غدر شکستند عهد روز غدیر
«علیرضا سپاهی»
۹- دشت غوغا بود، غوغا بود، غوغا در غدیر موج می زد سیل مردم، مثل دریا در غدیر
تشنگی ها بود و طوفان بود و شن بود و غبار
محشری از هرچه با خود داشت صحرا، در غدیر
کاروان آرام و بی تشویش لنگر می گرفت
تا بگیرد کاروان سالارشان جا در غدیر
گردها خوابید کم کم، کاروان خاموش شد
تا پیمبر صلی الله علیه و آله خود چه خواهد گفت آیا در غدیر
تا افق انبوه مردان صحاری بود و دشت
سکوتی، تا کند آن مرد لب وا در غدیر
مرد اما با نگاهی گرم در چشمان شوق
جست و جو می کرد محبوبش علی علیه السلام را در غدیر
پس به مردان عرب فرمود: «بعد از من علی علیه السلام است
هرکه من مولای اویم، اوست مولا در غدیر»
گردها خوابیده بود و کاروان خاموش بود
خوانده می شد انتهای قصه ما در غدیر
در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ
بی گمان باری رقم می خورد فردا در غدیر
ای فراموشان باطل! سر به پایین افکنید!
چون پیمبر صلی الله علیه و آله دست حق را برد بالا در غدیر
۱۰- مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی علیه السلام
آیینه ای برای پیامبر صلی الله علیه و آله نداشته است
سوگند می خوریم که نبی صلی الله علیه و آله شهر علم بود
شهری که جز علی، در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گم شده است
هرکس که ختم ناد علی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
۱۱- باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
هر دست گدایی که به سوی تو دراز است
مفهوم قنوتی است که در بین نماز است
سمت حرم توست دلم باز روانه
«ای تیر غمت را دل عشاق نشانه»
ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا
قدری به من خسته بهایی بده مولا
آن چیست که در حج و طواف است …؟ نشانه است
«مقصود تویی کعبه و بت خانه بهانه است»
تکفیر نما عقربه قبله نما را
چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را
احمد صلی الله علیه وآله به خدا غیر علی علیه السلام یار نمی خواست
پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست
رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست
«تا بوده علی علیه السلام بوده و تا هست علی علیه السلام هست»
بر اسب سوار است قیامت شده بر پا
دشمن به فرار است ازین حالت مولا
شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید
باید برود یک تنه خیبر بگشاید
«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»
این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو
مخصوص علی علیه السلام است، علی علیه السلام شیر خداوند
آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند
از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد
«با خشم علی علیه السلام هر که در افتاد، ور افتاد»
احمد صلی الله علیه وآله زند آیا نفسی غیر علی علیه السلام …؟ نه
بالا برود دست کسی غیر علی علیه السلام …؟ نه
«من کنتُ» که بر حیدر کرار علیه السلام رسیده است
حق است و سرانجام به حق دار رسیده است
۱۲- اگر نه عالم و عادل مرا نمی شاید
ستایمش که علی علیه السلام عالی و علی علیه السلام اعلاست
بخوان ز سوره انعام علت درجات
علی علیه السلام ز علم و عمل بر جهانیان مولاست
مگو که مولد او کعبه شد که می گویم
به هر مکان که علی علیه السلام هست، کعبه خود آنجاست
هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا
علی علیه السلام صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست
بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر
که طرز فکر علی علیه السلام از خطوط آن پیداست
ببین که در دل آن رادمرد بی همتا
به یاد قسط و عدالت چه محشری برپاست
بکوش رنگ علی علیه السلام گیری و صفات علی علیه السلام
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
به سالروز امامت به جشن عید غدیر
که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست
گل «امید» به لب ها نشاندم و گفتم
خوشا دلی که در آن مُهر مهر میر ولاست
۱۳- خیل کبوتران جهان صف کشیده اند
گل های سرخ باغ جنان صف کشیده اند
آیینه ها موازی هم، رو به روی هم
با عشق آفتاب نهان صف کشیده اند
تا عشق در حوالی دل شعله می کشد
ققنوس ها در آتش آن صف کشیده اند
با شوق ریختن به تو، اِی برکه عزیز
صدها هزار رود روان صف کشیده اند
در کاروان ملتهب حجه الوداع
مردان و کودکان و زنان صف کشیده اند
جمعی برای بیعت و تبریک منتظر
جمعی از این خبر نگران! صف کشیده اند
تنها نه مردمان و ملائک که مهر و ماه
در سایه ولایتتان صف کشیده اند
مولای من سلام؛ به اینجا نگاه کن
دل های عاشقان جهان صف کشیده اند
۱۴- من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
تو مگر سایه لطفی به سر بخت من آری
که من آن پایه ندارم که به مقدار تو باشم
من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
هم چنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
۱۵- ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام
بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت وز تو نعمت شد تمام
ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام
از ولای مرتضی دل را چراغان می کنیم
با علی بار دگر تجدید پیمان می کنیم
۱۶- عید غدیر، عید خداوند اکبر است
این عید از تمامی اعیاد، برتر است
عید تمام نعمت و عید کمال دین
یا عید حاصل زحمات پیمبر صلی الله علیه و آله است
قرآن پیام داده که این عید احمد صلی الله علیه و آله است
زهرا به وجد آمده کاین عید حیدر علیه السلام است
عید خدا و لوح و قلم عید جبریل
عید چهارده حجج الله اکبر است
از خطبه غدیر بخوانید با نبی صلی الله علیه و آله
مدح علی علیه السلام که وحی خداوند اکبر است
سوگند می خورم به خداوندی خدا
آن را که دوستی علی علیه السلام نیست، کافر است
گو صد هزار بار شود غصب، حق او
بعد از نبی صلی الله علیه و آله علی علیه السلام به همه خلق، رهبر است
طاعات، بی ولای علی علیه السلام هیزم جحیم
توحید بی وجود علی علیه السلام نخل بی بر است
بی مهر مرتضی علی علیه السلام و خاندان او
حج و نماز و روزه همان جسم بی سر است
در آفتاب حشر فقط پرچم علی علیه السلام
بر فرق هر پیامبری سایه گستر است
یک گوشه از ولایت او وسعت بهشت
یک قطره از کرامت او حوض کوثر است
باید برید سر ز تن دشمن علی علیه السلام
حتی اگر برادر و فرزند و مادر است
مقداد او به باغ جنان ناز می کند
کل بهشت، عاشق سلمان و بوذر است
آیا بود فراری جنگ احد امیر
یا آن که فاتح احد و بدر و خیبر است؟
والله نفس پاک پیمبر صلی الله علیه و آله فقط علی علیه السلام ست
و الله شهر علم محمد صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام در است
کس را چه زهره تا که به زهرا علیها السلام شود امام
تنها علی علیه السلام امام به زهرای اطهر علیها السلام است
می گویم این کلام و برآیم ز عهده اش
یک «یا علی علیه السلام» عصاره «الله اکبر» است
یا مظهرالعجایب، یا مرتضی علی علیه السلام
این ذکر بر ملائکه ذکر مکرر است
قرآن و او به سان دو ابرو کنار هم
یا مهر و ماه یا دو فروزنده اختر است
این دو برای امت اسلام دو پدر
یا در کنار هم دو گرامی برادر است
این است آن علی علیه السلام که پیمبر صلی الله علیه و آله به وصف او
فرمود با تمامی ایمان برابر است
یک لحظه اش ز عمر زمان پر فروغ تر
یک ضربه اش ز طاعت کونین، برتر است
با یک اشاره اش همه سلمان اهل بیت
از یک نظاره اش همه عالم ابوذر است
خواهد کند معاویه با او برابری
و الله کم ز خاک کف کفش قنبر است
تنها علی علیه السلام مدرس کل ملائکه
تنها علی علیه السلام معلم علم پیمبر صلی الله علیه و آله است
تنها علی علیه السلام برادر پیغمبر خداست
تنها علی علیه السلام به عرصه پیکار، حیدر است
ماه است شمع خانه خشت و گل علی علیه السلام
خورشید در فروغ رخ او شناور است
غیر از علی علیه السلام که نفس نفیس محمد صلی الله علیه و آله است؟
غیر از علی علیه السلام کتاب خدا را که داور است؟
لال اند جن و انس و ملک در ثنای او
مدح علی علیه السلام به عهده شخص پیمبر صلی الله علیه و آله است
«میثم» خوش است مدح علی علیه السلام با زبان وحی
قرآن و وصف شیرخدا شیر و شکر است
۱۷- پس پیامبر صلی الله علیه و آله وال من والاه گفت
گفت یا رب دوستانش دوست دار
بارالها یار او را یار شو
گفت هرکس را که من هستم ولی
بارالها عاد من عاداه گفت
بارالها دشمنش دشمن شمار
هرکه خواهد خواری اش، گو خوار شو
هست بعد از من ولی او علی علیه السلام
۱۸- عیـد همـه اعیـاد خـدا عیـد غدیـر است
عیدی است که پیغمبـر اسـلام صلی الله علیه و آله بشر است
عیدی که در آن عمر خطیر است، خطیر است
عیدی است که حیدر علیه السلام به همه خلق امیر است
عیدی است که از سوی خدا بهر محمد صلی الله علیه و آله
گـل واژه «اکملت لکم دینکم» آمــد
۱۹- تبریک در این عید مؤید شده واجب
امری است مؤکد که به احمد صلی الله علیه و آله شده واجب
لطف و کرم از خالق سرمـد شده واجب
ابـلاغ ولایـت به محمد صلی الله علیه و آله شده واجب
صحرای غدیر آمده صحرای قیامت
زیرا که گرفته است خدا عید امامت
۲۰- باران گل لبخند ز هر سو بفشانید
بر خاک قدم های محمد صلی الله علیه و آله بنشانید
در محضر احمد صلی الله علیه و آله ز علی علیه السلام مدح بخوانید
تا عیـدی خـود را ز محمد صلی الله علیه و آله بستانید
با عطر ولایت دهن خویش بشویید
تبریک به سادات بنی فاطمه گویید
۲۱- شخصیت ممتاز جهان است علی علیه السلام
حاکم به زمین و آسمان است علی علیه السلام
در روز غدیر خم، پیمبر صلی الله علیه و آله فرمود
مولای چو من به انس و جان است علی علیه السلام
۲۲- غدیر خم بود روزی که حق بی پرده پیدا شد
هر آن کس را امید خام در سر بود، رسوا شد
نه تنها در غدیر خم، علی علیه السلام بر خلق مولا شد
قیام حضرت مهدی علیه السلام همین امروز امضا شد
۲۳- هر آن کو راه دین پوید، علی علیه السلام گوید، علی گوید
مسلمانی که حق جوید، علی علیه السلام گوید، علی گوید
زبانی که خدا گوید، علی علیه السلام گوید، علی گوید
گیاهی کز زمین روید، علی علیه السلام گوید، علی گوید
۲۴- در دست گرفته است نبی صلی الله علیه و آله دست ولی را
ابلاغ کند حکم خدای ازلی را
افکنده به قلب همگان، نور جلی را
کای مردم عالم بشناسید علی علیه السلام را
فرمان خداوند همین است، همین است
هرکس که منم رهبر او، رهبرش این است
۲۵- خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگار که تو را آفرید.
از تو در شگفت هم نمیتوانم بود.
که دیدن بزرگیت را چشم کوچک من
بسنده نیست.
مور چه می داند که بر دیواره اهرام می گذرد
یا بر خشتی خام.
تو آن بلندترین هرمی که فرعون تخیل
می توانید ساخت.
و من، آن کوچک ترین مور
که بلندای تو را در چشم
نمی تواند داشت.
«الحمد الله الّذی جعلنا من المُتِمَسِّکین بولایه امیر المؤمنین علیه السلام»
خدا را سپاس که ما را از گروندگان به ولایت امیر المؤمنین علیه السلام قرار داد.
۲۶- حکم از طرف ذات خداوند غدیر است
بر ختم رسل صلی الله علیه و آله این علی علیه السلام امروز وزیر است
در حکم مدیر است، مدیر است، مدیر است
بر خلق امیر است، امیر است، امیر است
این است که شایسته این قدر و مقام است
تا حشر امام است، امام است، امام است
۲۷- منشور خدا را همه امروز بخوانید
دین غیر تولای علی علیه السلام نیست، بدانید
بر تخت ولایت دگری را ننشانید
فرمان خدا را ز لب او بستانید
این است که بوده همه جا نفس امیرش
این است کز آغاز خدا خوانده امیرش
این است که دین، دین نشود جز به ولایش
این است کز آغاز خدا گفته ثنایش
این است که قرآن شده مشتاق صدایش
این است دلِ بسته اجابت به دعایش
غیر از علی علیه السلام اسلام یدالله ندارد
با خویش محمد صلی الله علیه و آله اسدالله ندارد
۲۸- ای روی تو مرآت خدای تو علی جان علیه السلام
ای ذکر خداوند ثنای تو علی جان
ای ملک خدا زیر لوای تو علی جان
ای جان دو عالم به فدای تو علی جان
تو آینه غیب نما غیب نمایی
تو روی خدا، روی خدا، روی خدایی
۲۹- چون وجود مقدس ازلی
شاهد دلربای لم یزلی
وقت پیمان گرفتن از ذرات
با صدایی رسا و بانگ جلی
«الست بربکم» فرمود
پاسخ آمد از هر طرف که: بلی
تا بسنجد عیارشان، افروخت
آتشی در کمال مشتعلی
داد فرمان، روند در آتش
تا جدا گردد اصلی از بدلی
فرقه ای ز امر حق تمرد کرد
گشت مطرود حق ز پر حیلی
با شقاوت قرین و مد شد
شد پریشان ز فرط منفعلی
فرقه دیگری در آتش رفت
ز امر یزدان قادر ازلی
نادر شد بهرشان چو خلد برین
که بود این سزای خوش عملی
با سعادت قرین شد و همدم
گشت مقبول حق ز بی خللی
بهر این فرقه حق عیان فرمود
جلوات نبی صلی الله علیه و آله و نور ولی
که منم نور احمد مختار صلی الله علیه و آله
مهر من نیست غیر مهر علی علیه السلام
ناگهان شد عیان در آن وادی
نور مولا علی علیه السلام ز بی حللی
چون به خود آمدند، می گفتند
در حضور خدای لم یزلی
که علی علیه السلام دست قادر ازلی ست
رشته ما سوا به دست علی علیه السلام ست
۳۰- آسمان، سرپناه مولا بود
و زمین، کارگاه مولا بود
عاشقی، پا به پای او می رفت
چشم نرگس، نگاه مولا بود
هرچه می کرد، دلبری می کرد
مهربانی، سپاه مولا بود
عدل و آزادگی، که گم می شد
چشم مردم، به راه مولا بود
روز، هر چیز داشت؛ از او داشت
و شبان، شاهراه مولا بود
روز و شب را، به کار، وا می داشت
این، سپید و سیاه مولا بود!
آب از الغدیر برمی داشت
مَشربی که گواه مولا بود
کوفه هرچند هم که بد می کرد
باز هم، در پناه مولا بود!
پدر خاک بود و خاکی بود
بی گناهی، گناهِ مولا بود!
۳۱- در جهان گشتم ولی جز درگَهَش دربار نیست
در میان عاشقان جز یار ما دلدار نیست
هر کسی آمد به دل یا لاف زد عاشق منم
هر کسی عاشق شود، میثم دگر بردار نیست
در طواف آیند اینجا فوج فوج از عشق حق
اکثراً در ظاهر است و ذاتشان انگار نیست
دین چو پرگار است و بی مولای ما بی فایده است
در طواف این جماعت سوزن پرگار نیست
دور گشتند از خدا و از نبی صلی الله علیه و آله و از کتاب
پیرو هر خار و خس بودن به جز انکار نیست
«لافَتی» عزت نباشد؛ آیه «لاتَحزَن» است؟!
عزت دنیا به ترسیدن درون غار نیست
۳۲- ای غربت مجسم تاریخ یا علی علیه السلام
دلبسته ولای توام مرتضی علی علیه السلام
غیر از خدایی اش که نداده به کس تویی
آیینه تمام نمای خدا علی علیه السلام
چون اسم اعظم است، گره باز می کند
هر وقت بشکفد به لبم ذکر یا علی علیه السلام
ساقی تویی و کوثر تو مهر فاطمه علیها السلام است
شد جرعه نوش جام تو آب بقا علی علیه السلام
تا از تو کسب نور کند در مدار چرخ
خورشید با تو گفته سخن بارها علی علیه السلام
خلقت به یُمن مقدم تو آبرو گرفت
ای دست شسته از همه ماسوا علی علیه السلام
از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
مهتاب بر فروغ تو باشد گدا علی علیه السلام
کعبه طواف دور مقام تو می کند
دارد صفا به کوی تو سعی صفا علی علیه السلام
مدیون ذوالفقار تو باشد حیات دین
گل کرده در بهار تو باغ دعا علی علیه السلام
با ناله های نیمه شبت، هم نواست چاه
فهمیده طعم اشک تو را نخل ها علی علیه السلام
اشک تو طعم غربت دیرینه می دهد
دردی که غیر صبر ندارد دوا علی علیه السلام
سوگند بر تو مادر گیتی سترون است
تا آورد دوباره مثال تو را علی علیه السلام
در کوچه ها سلام تو مانده است بی جواب
دنیا نداشت با تو زمانی وفا علی علیه السلام
بیچاره روزگار که نشناخت قدر تو
فرق تو را شکافت به تیغ جفا علی علیه السلام
وقتی گشود فرق تو آغوش پیش تیغ
لبخند زد به روی تو خیرالنسا علی علیه السلام
یعنی ببین که بی تو بهشت است بی صفا
پایان گرفت فرصت هجران بیا علی علیه السلام
عین اللهی و چشم زمان بی قرار توست
آیا شود کنی نظری سوی ما علی علیه السلام
همچون «کمیل» هر که شود پای بست تو
با رمز و راز عشق شود آشنا علی علیه السلام
۳۳- علی علیه السلام دلدار رب العالمین است
تمام عشق ختم المرسلین صلی الله علیه و آله است
علی علیه السلام جنت مکان، جنت نشین است
نخِ شالِ علی علیه السلام حبل المتین است
علی علیه السلام عشقِ یلِ ام البنین است
ولی الله، امام المتقین است
پیام صاحب قرآن همین است
فقط حیدر علیه السلام امیرالمؤمنین است
۳۴- گر در مسیر عشق نبی صلی الله علیه و آله می زنی قدم
از ابتدای راه بدان انتها علی علیه السلام ست
ما از خودش جواز زیارت گرفته ایم
رمز عبور رد شدن از مرزها علی علیه السلام ست
از هر زبان که می شنوم نامکرر است
راز بزرگ هر دو جهان ذکر «یا علی علیه السلام» ست
۳۵- گوش ها باز که امروز هزاران خبر است
خبری خوب تر از خوب تر از خوب تر است
صف ببندید که هنگام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است
همگی عید بگیرید که عید آمده است
این همان عید خدای احد دادگر است
سوره مائده خوانید که صد مائده نور
از خدا در دل هر آیه آن مستتر است
هر طـرف می نگرم قافله در قافله دل
هر دلی بال زنان سوی علی علیه السلام رهسپر است
این همان عید غدیر است که در خم غدیر
گوش ها یک سر بر خطبه پیغامبر صلی الله علیه و آله است
خطبه ختم رسل صلی الله علیه و آله حکم خدا مدح علی علیه السلام است
خطبه ای که سندش مستند و معتبـر است
ایها الناس هر آن کس که منم مولایش
این علی علیه السلام او را تا روز جزا راهبر است
این علی علیه السلام بعد نبی صلی الله علیه و آله رهبر و مولای شماست
این علی علیه السلام منجی یک خلق به موج خطر است
این علی علیه السلام وجه خدا، چشم خدا، گوش خدا
این علی علیه السلام دست خدا، بازوی فتح و ظفر است
من همان شهر علومم همه باشید گواه
که علی تا ابدالدهر بر این شهر، در است
این امام است، امام است، امام است، امام
که امامت به وجودش همه جا مفتخر است
چشم، بی نور علی علیه السلام تا صف محشر کور است
دین، بی مهر علی علیه السلام پیکر بی دست و سر است
شرر نار همان بغض علی علیه السلام، بغض علی است
مهر او پیش روی آتش دوزخ، سپر است
به تمام بشر اعلام کند ختم رسل صلی الله علیه و آله
که علی بن ابی طالب علیه السلام خیر البشر است
خصم او را پسر مادر خود باید خواند
غیر از این چاره نداریم که او بی پدر است
بی نمازیست اگر بی علی علیه السلام آرید نماز
این نمازیست که اجرش همه نار سقر است
مهر پرونده اعمال شما مهر علی علیه السلام است
بی علی علیه السلام طاعت کونین زیان و ضرر است
گر دو صد کوه طلا در ره معبود دهید
بی تولای علی علیه السلام جمله هبا و هدر است
هر که شد خصم علی علیه السلام، خصم نبی صلی الله علیه و آله، خصم خداست
در حقیقت ز زنازاده زنازاده تر است
دشمن آل محمد علیهم السلام چو به محشر آید
آتش خشم خدا از نفسش شعله ور است
به سر دوش رسول صلی الله علیه و آله و به کف پای علی علیه السلام
بنویسید علی بت شکن بی تبر است
بی ولایش نفسی گر بزند جبرائیل
کمتر از مرغ زمین خورده بی بال و پر است
جنت از مهر محبان علی علیه السلام شاخه گل
دوزخ از بغض غلامان علی علیه السلام یک شرر است
بی تولای علی علیه السلام نیست رسالت کامل
ثمر باغ نبوت همه از این شجر است
نخل ها جمله گواهند خدا می داند
که علی علیه السلام تشنه، ولی تشنه اشک سحر است
سجده بی مهر علی علیه السلام سجده به بت باشد و بس
روزه با بغض علی علیه السلام نیز گناه دگر است
جنت و کوی علی علیه السلام هست چو یک قطعه زمین
کوثـر و مهر علی علیه السلام قصه شیر و شکر است
صورت حق و علی علیه السلام صورت غیب است و شهود
طلعت احمد صلی الله علیه و آله و او سوره شمس و قمر است
«میثم» این فخر تو را بس که از این مزرع عمر
نخل سرسبز تو را بار ولایت ثمر است
«استاد سازگار»
۳۶- بر سینه ام نوشته خدا والی الولی
یا مظهر العجایب یا مرتضی علی علیه السلام
وقتی غضب کند، همه زیر و زبر شوند
جنگاوران معرکه ها در به در شوند
وقتی غضب کند، همه در خاک می روند
گیرم که صد سپاه بر او حمله ور شوند
چشمش اگر به پهنه میدان نظر کند
گردن کشان دهر، همه بی سپر شوند
از ضرب ذوالفقار، خدا فخر می کند
سرهای بی شمار جدا بیشتر شوند
فرقی نمی کند که یسار است با یمین
آن قدر سر زند که دو سر، سر به سر شوند
این مرد تکیه گاه نبرد پیمبر صلی الله علیه و آله است
این شیر، شیر حضرت حق است حیدر علیه السلام
۳۷- قسم به پنج ضلع حریم بیت الله
مدینه، مکه، مشهد، نجف، کربلا
قسم به کوثر و قرآن و عترت و ثقلین
محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام
قسم به ذکر خدا لااله الاالله
به رحمه العالمین رسول الله صلی الله علیه و آله
به کوری دل آن که نمی تواند دید
بگو که اشهد ان علی ولی الله علیه السلام
۳۸- علی علیه السلام کیست؟
علی اصل یقین است
علی یاور دین است
علی حصن حصین است
علی علیه السلام کیست؟
علی عشق پیمبر صلی الله علیه و آله
علی سرور و رهبر
علی خلقت برتر
علی علیه السلام کیست؟
علی باب امامت
علی شرط ولایت
علی شور قیامت
علی علیه السلام کیست؟
علی همسر زهرا علیهاالسلام
علی عالی و اعلا
علی صاحب دل ها
علی علیه السلام کیست؟
علی نور خدایی
علی به دین فدایی
علی بال رهایی
علی علیه السلام کیست؟
علی باب نجات است
علی آب حیات است
علی برگ برات است
علی علیه السلام کیست؟
علی ساقی کوثر
على فاتح خیبر
علی اول و آخر
علی علیه السلام کیست؟
علی حیدر کرار
علی ماه شب تار
علی عشق شرر بار
علی علیه السلام کیست؟
علی اوج بصیرت
علی خدای غیرت
علی باعث حیرت
علی علیه السلام کیست؟
علی روح مکرم
علی شاه دو عالم
علی کاشف هر غم
علی علیه السلام کیست؟
علی یار یتیمان
علی خورشید تابان
علی الگوی انسان
علی علیه السلام کیست؟
علی فاتح مشکل
علی حاکم عادل
علی بنده کامل
علی علیه السلام کیست؟
علی پشت و پناهه
علی مقصد راهه
علی خورشید و ماهه
علی علیه السلام کیست؟
علی دار و ندارم
علین یاور و یارم
علی ذکر و شعارم
۳۹- آن که کند فخر به هر حاکم و هر شاه
شیعه اثنی عشری پیرو الله
کوری چشم همه دشمنان مولا
اشهد ان علیا ولی الله
آن که بود نور به هر جاهل گمراه
آن که بود نوکر این درگه و درگاه
زیر لبش زمزمه دارد بدانید
اشهد ان علیا ولی الله
می شنود گوش دلم وقت شبانگاه
می نگرد چشم دلم وقت سحرگاه
ولوله دارند همه عالم هستی
اشهد ان علیا ولی الله
بشنو حدیث دل یک عاشق آگاه
عیسی علیه السلام اگر گشت بدین منزلت و جاه
وقت تولد به دهان بود نوایش
اشهد ان علیا ولی الله
حاصل مطلب بود این جمله کوتاه
ای که بری نام علی علیه السلام را تو به اکراه
روز قیامت خود الله بگوید
اشهد ان علیا ولی الله
۴۰- شکر خدا که نام علی علیه السلام در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی علیه السلام هم از آن ماست
ذکر علی علیه السلام عبادت مختص شیعه است
این اسم اعظم است که ورد زبان ماست
با هر نفس علی علیه السلام شده ذکر لبم مدام
این «یا علی علیه السلام» همیشه رفیق لبان ماست
از «یا علی علیه السلام» زبان و دهان خسته کی شود؟
اصلاً زبان برای همین در دهان ماست
دنیا و آخرت به خدا نیست جز علی علیه السلام
بغض علی جهنم و حبّش جنان ماست
ما را گمان کنم ز علی علیه السلام آفریده اند
عشقش سرشته در گل ما، بند جان ماست
ما شیعه زاده ایم، خدا را هزار شکر
این شیعه زادگی شرف خاندان ماست
ما عاشق علی علیه السلام شده ایم و بدون شک
این هم ز پاکدامنی مادران ماست
ما را چه کار غیر علی علیه السلام را؟ فقط علی علیه السلام
آری علی، علی علیه السلام به خدا آب و نان ماست
پیرم که سایه اش همه دم مستدام گفت:
عشق علی علیه السلام همیشه و هرجا نشان ماست
«محمد هاشم مصطفوی»
۴۱- حق روزِ ازل، کل نِعَم را به علی علیه السلام داد
بین حُکَما، حُکمِ حَکَم را به علی علیه السلام داد
معنای ید الله همین است و جز این نیست
کاتب که خدا بود، قلم را به علی علیه السلام داد
۴۲- با عشق علی علیه السلام عقل و شعورم بدهند
با نام علی علیه السلام ز پل عبورم بدهند
چون شیعه مرتضی علی علیه السلام هستم من
در سفره فاطمه سلام الله علیها حضورم بدهند
۴۳- ذوالفقارش را تکانی داد علی علیه السلام ، جبریل گفت
کار عزرائیل درآمد، وقت جنگ حیدر علیه السلام است
۴۴- آن سان که به جز خدای معبودی نیست
مانند علی علیه السلام به کعبه مولودی نیست
بر خویش قسم خورده و فرموده خدا
در طاعت بی مهر علی علیه السلام سودی نیست
۴۵- اوصاف علی علیه السلام به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولیعهدی مسعود علی علیه السلام
تبریک به صاحب الزمان علیه السلام باید گفت
۴۶- یا علی علیه السلام نامت ثبوت «قل هو الله احد»
نام تو نقش نگین امرِ «الله صمد»
«لَم یَلِد» از مادر گیتی و «لَم یولَد» چو تو
«لَم یَکُن» بعد از نبی صلی الله علیه و آله مثلت «لَه کُفوا اَحَد»
۴۷- چشمان علی علیه السلام دو چشمه خورشید است
لب های علی علیه السلام لبالب از توحید است
سوگند به کعبه، خانه میلادش
اسلام محمد صلی الله علیه و آله از علی علیه السلام جاوید است
۴۸- مقصود خدا و مصطفی صلی الله علیه و آله حاصل شد
ای اهل ولا نمازتان کامل شد
در گوش جهان بانگ ولایت پیچید
تا آیه اکملت لکم نازل شد
۴۹- صد شکر که پیغمبر رحمت داریم
هم دست به دامان ولایت داریم
با ذکر شریف و مستجاب صلوات
امید شفاعت به قیامت داریم
۵۰- سرشار سرور و شادی بسیاریم
سرمست ولای حیدر کراریم
صد حمد که با ذکر شریف صلوات
بر حبل ولایتش تمسّک داریم
۵۱- امروز به شکرانه این عید غدیر
کز یمن ولایتش جهان شد تطهیر
پیوسته فرست بر محمد صلی الله علیه و آله صلوات
کن بیعت دیگری به مولا و امیر
۵۲- چون عید غدیر اشرف اعیاد است
ذکر صلوات بهترین اوراد است
شادند اگر جمله محبان، چه عجب!
زیرا که دل آل محمد علیهم السلام شاد است
در پناه اهل بیت علیهم السلام باشید
دیدگاهتان را بنویسید