کارگاه آموزشی شماره ۱۰۶ – خدمتگزاران مهدوی

صوت کامل کارگاه:
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
الحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمین و صَلّی اللهُ عَلی حَبیبِهِ مُحَمّدٍ وَ آلِهِ لطّاهِرین وَ السَّلامُ عَلی مَولانا بَقیَّهِ الله فِی الاَرَضین وَ لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین
“اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا”
اَللهمّ اجعَلنا مِن اَعوانِهِ وَ اَنصارِهِ وَ الذّابّینَ عَنه وَ المُسارِعینَ اِلَیهِ فی قَضاءِ حَوائِجِه وَ المُمتَثِلینَ لِاوامِرِه وَ المُهامینَ عَنه وَ الصّادقین الی اِرادَتِهِ وَ المُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیه
حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
«انَّ الدّین و اَصلَ الدّین هُوَ رَجُل وَ هُوَ الایمان وَ هُوَ الیَقین وَ هوَ امامُ زَمانِه، مَن عَرَفَهُ فَقَد عَرَفَ الله وَ مَن جَهِلَهُ فَقَد جَهِلَ الله»
حقیقت دین و اصل دین عبارت است از یک انسان کامل، یک وجود مقدس و یک رجل و مردی است که هُوَ الایمان و هُوَ الیَقین، او حقیقت ایمان و یقین است و او امام زمان هر دوره ای است. هر کس او را شناخت، خدا را شناخته و هرکس او را جاهل بود، خدا را نشناخته. این در حقیقت همان بیان معروف نبی اکرم صلی الله علیه و آله است که فرمودند:
«مَن ماتَ و لَم یَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ میتَهَ الجاهِلیّه.»
اگر کسی از دنیا رفت و امام زمان خود را نشناخت، هر چقدر هم عبادات و اعمال دیگر دینی را انجام داده همه آن هدر است و به مرگ جاهلیت مرده.
حضرت اباعبدالله علیه السلام فرمودند:
«ما مَعرِفَتُ الله؟ معرفتُ اَهلِ کلِّ زمان اِمامَهُم.»
معرفت الله چیست؟ معرفت الله یعنی که اهل هر زمان، امام آن زمان را بشناسند.
آن کسی که تَجِبُ عَلیهِم طاعَتُهُ. طاعت او بر آن گروه واجب است. یعنی معرفت الامام مساوی است با معرفت الله و اصلاً تا کسی حجت الله را نشناسد، خدا را نشناخته.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«إنَّ اللّه َ تَبارَکَ وتَعالى لَو شاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَهُ ، ولکِن جَعَلَنا أبوابَهُ وصِراطَهُ ، وسَبیلَهُ والوَجهَ الَّذی یُؤتى مِنهُ ، فَمَن عَدَلَ عَن وَلایَتِنا أو فَضَّلَ عَلَینا غَیرَنا فَإِنَّهُم عَنِ الصِّراطِ لَناکِبونَ ، فَلا سَواءٌ مَنِ اعتَصَمَ النّاسُ بِهِ، ولا سَواءٌ حَیثُ ذَهَبَ النّاسُ إلى عُیونٍ کَدِرَهٍ یَفرُغُ بَعضُها فی بَعضٍ ، وذَهَبَ مَن ذَهَبَ إلَینا إلى عُیونٍ صافِیَهٍ تَجری بِأَمرِ رَبِّها ، لا نَفادَ لَها ولاَ انقِطاعَ»
اگر خداوند تبارک و تعالى بخواهد خود را به بندگانش مى شناساند، لیکن ما را درها و راه خود گرداند و طریق و سویى قرار داد که از آن مى آیند. پس هرکه از ولایت ما کناره گیرد یا دیگرى را بر ما برترى دهد، از راه منحرف شده است. هر که مردم بدو چنگ در زنند، در هدایت یکسان نیست و برابر نیستند کسانى که مردم را به چشمه هاى ناصافى راه برند که در یکدیگر مى ریزند و کسى که با ما باشد، به چشمه هایى گوارا مى رسد که به امر پروردگار در جوشش است و هیچ خشکى و کاستى نپذیرد.
حال کلام در این است که در این دوران غربت حضرت و وضعیت فعلی جامعه که به کلی در مسیر انحراف و باطل سیر می کند، چه کسانی این حجت زمان را به مردم معرفی نماید؟
به تعبیر قرآن کریم:
وَ مَن اَحسَنُ قَولاً مِمّن دَعا الی الله وَ عَمِلَ صالحا…
و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک کند…
۳۳ فصلت
کیست از نظر کلام بهتر و نیکوتر، چه کلامی و چه بیانی بالاتر و ارزشمندتر از این بیان که کسی خودش مسیر خدا را حرکت کند و عامل به دستورات الهی باشد. یعنی مسیر کمال را طی کند و مردم را دعوت به این مسیر کند؟ این بالاترین خدمت و بالاترین توشه ای است که هرکسی می تواند برای قیامت خودش بردارد و اصولا می دانیم هیچ عملی در دین ارزش کار هدایتی را ندارد. چرا که انسان ها را از ضایع شدن حفظ می کند و ابدیت را به او راهنمایی می کند و نمی گذارد او اهل جهنم باشد و عمرش را بیهوده هدر بدهد. در حقیقت این کار ادامه کار انبیاء است.
در سرتاسر قرآن از اول تا آخر هیچ آیه ای به اندازه این آیه از نظر توشه بودن و سرمایه برای آخرت نیست که فرموده:
وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا
۳۲ مائده
هرکس بتواند یک نفر را زنده کند، یعنی او را هدایت کند، مانند این است که تمام خلق را هدایت کرده؛ نه جمعیتی که الان روی کره زمین است! نه این چند میلیارد؛ بلکه کل انسان ها را هدایت کرده است. یعنی ثواب هدایت یک نفر را خدا مطابق هدایت کل بشریت دانسته که واقعاً عقل در درک این آیه تعطیل می شود. که هرکس بتواند یک نفر را با راه خدا آشنا کند، یعنی با امام زمانش پیوند دهد، او را متصل به حجت الله کند (که گفتیم اصل دین است) بتواند یک نفر را با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آشنا کند، ثواب هدایت کل بشر را خدا به او می دهد. هیچ عملی با این عمل مطابقت نمی کند. لذا بالاترین توشه ای است که فرد برای قیامت خودش برمی دارد.
این فرد، کسی که در طول سال خصوصاً در دوران نیمه شعبان که بهار توجه دادن خلق نسبت به حجت الله است، پی این کار ارزنده است.
خدای متعال به جناب موسی علیه السلام خطاب فرمود: اگر بتوانی یک نفر را با من آشنا کنی، یک جاهل را که دارد بیراهه می رود، به راه خدا هدایت کنی، یعنی اتصال به حجت او، یا کسی که با من قهر کرده، یعنی راه را بلد بوده، فعلاً افتاده در بیراهه و اهل گناه و فسق و فجور شده، بتوانی او را با من آشتی بدهی، ارزشش بالاتر از آن است که تو ای موسی بن عمران! ای کلیم الله! ۱۰۰سال شب زنده داری کنی و تمام روزها روزه دار باشی. نه ۱۰۰ سال عمل انسان های معمولی بلکه ۱۰۰ سال شب زنده داری. و روزه های کل این ۱۰۰ سال ارزشش کمتر است از این که بتوانی یک نفر را با حجت الله آشنا کنی یا آن کسی که قهر کرده و راه درست را رها کرده، با زبان خوش و ملایمت او را آشتی بدهی و توبه بدهی و برگردانی به مسیر هدایت.
بنابراین بیان قرآن است که بالاترین کلام و بالاترین همت از آن کسی است که جاده هدایت را خودش حرکت کند و بقیه را دعوت به آن کند؛ گاهی اوقات یک کلمه دل غافل را متنبّه می کند.
در روایت داریم:
«رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْه»
و چه بسا افرادی که فقهی را، حکمتی را، حقیقتی را حمل می کنند، حفظ می کنند، بعد منتقل می کنند به کسانی که از خودشان داناترند.
امالی مفید/ مجلس /۲۳ ص ۱۸۶ / الکافی، ج۱ ، ص ۴۰۳
چه بسا کسی مطلب خوب و ارزنده ای دارد و خود از آن یک حدی بهره می برد، این را وقتی منتقل می کند به فرد دیگر، می بیند شنونده ظرفیتش بیشتر است. استعداد و آمادگیش بیشتر است و فقط یک تلنگر می خواست. یک تنبه می خواست که او را با راه درست خدا آشنا کنیم. و آن وقت می بینیم صد درجه از گوینده و دعوت کننده بیشتر حرکت می کند و بهتر پیش می رود.
در روز غدیر نبی اکرم صلی الله علیه و آله همه ما را مؤظف فرمودند:
«فلیبلغ الحاضر الغائب والوالد الولد الی یوم القیامه»
پیام غدیر که می دانید فقط مختص معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام نیست. این طائفه را حضرت معرفی فرمودند. جا به جای آن گفته اند فرزندان من که از صلب علی بن ابیطالب علیه السلام هستند؛ یعنی شجره امامت که اصل دین است در غدیر معرفی شده. که خدای متعال فرموده: اگر این شجره و رشته را معرفی نکنی، اصلا رسالت ما را به خلق نرسانده ای. بعد همه مکلف شدند و هرکس که این حقیقت که حقیقت نجات ابدی است، به او رسیده، باید به کسانی که نمی دانند و پدران به فرزندان «الی یوم القیامه» منتقل کنند. پس تکلیفی است که نبی اکرم صلی الله علیه و آله به گردن تک تک مؤمنین نهاده اند.
و هرکس آشنایی و معرفتش بیشتر است، مسئولیتش بیشتر است. و البته اجرش و مرتبه اش بالاتر است و می تواند خودش را مشمول دعای مستجاب حضرت رضا و حضرت صادق علیهم السلام کند که هر دو این عبارت از آنان نقل شده:
«رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا»
خدا رحمت کند هرکس امر ما را زنده می کند.
امر آنها چیست؟ امر آن بزرگواران در سه کلمه خلاصه می شود، همه دین در این سه کلمه آمده:
اول معرفت، شناخت:
«من عرفکم فقد عرف الله»
هرکس شما را بشناسد، خدا را شناخته.
دوم محبت:
«من احبکم فقط احب الله»
هرکه به شما محبت بورزد؛ محبت به شما عین محبت به خود خداست.
و سوم اطاعت:
«من اطاعکم فقط اطاع الله»
هرکه شما را اطاعات کند، خدا را اطاعت کرده.
گاهی مثال زدیم که اگر فرد غریبه ای وارد مجلسی شود، ما طبق قانون انسانیت احترام معمولی از او می کنیم اما اگر به ما بگویند این آقا یک دکتر بسیار حاذق و توانا و فوق العاده خدمتگزار است، چطور به فقرا و بیچارگان و مردم رسیدگی می کند، نیمه شب به داد گرفتارها می رسد و شروع کنند کمالاتش را برای ما بگویند، خود به خود محبتش در دل ما می آید. با این که برای من حتی نسخه ای ننوشته اما ذاتا انسان کمال جو و کمال خواه است.
وقتی در یک فردی کمالاتی را ببیند، به او علاقه پیدا می کند. وقتی من او را نمی شناختم، بی تفاوت بودم اما حالا که فهمیدم اینقدر خدمتگزار و صاحب کمال است، به او محبت پیدا می کنم. حالا فرض کنید این آدم تشنه است. دلمان می خواهد برای او لیوان آبی ببریم. کسی که مادر را دوست دارد، اگر مریض شد، نیمه شب بدون این که مادر بگوید پسرم برای من این نسخه را تهیه کن، ده فرسخ می رود و دارو را می آورد. این علامت محبت هست. محبت، مقتضی است که انسان آن چه محبوب می طلبد و لازم دارد و امر می کند انجام دهد. این خلاصه کل تربیت دینی است. فرمودند ما را بشناسید. وقتی فهمیدیم کمالات آن بزرگواران چگونه است، مظهر رأفت و کرامت و عنایت و جود و هزار و یک اسم پروردگار هستند، علاقه آن ها در دل ما می آید. و وقتی علاقه قوی شد، انسان می خواهد دائما خودش را به محبوب نزدیک کند و آن چه او می پسندد انجام بدهد و لاغیر!
حال اگر کسی این سه نکته را به خلق رساند، امر آنها را زنده کرده است. که انسان! اگر می خواهی وجودت نفله نشود، در گروی این است که چقدر حجه الله و این حجج الهی را می شناسی و به آنها محبت می کنی و در راه آنها قدم بر می داری. آن وقت فرمودند: خدا رحمت کند کسی که امر ما را زنده می کند، یعنی این سه نکته را به خلق منتقل می کند و قطعا کسی که برای آن ها قدم بردارد و خدمت کند، از او تشکر می کنند. عبارت زیبایی را مرحوم «صاحب مکیال» بر آثار دعا برای امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند که در قرآن می فرماید:
وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها
۸۶ نساء
وقتی کسی به شما به تحیتی، تهنیتی عرض ادبی کرد، به قول ما چربتر پاسخ بدید. ایشان می فرمایند: «امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بهتر از هر کسی به این آیه عمل می کنند.» اگر شما برای او قدمی برداری، معرفت او را، محبت او را در دل خلق بکاری و منتقل کنی، آقا چگونه از شما تشکر می کنند. مناسب با کرم خویش از شما تشکر می کنند، نه مناسب با فعل ما. مناسب با آقایی اش جبران می کند. احسنش چیست؟ احسنش این است که معرفت خود شمایی که در این راه قدم برداشتی و خواستی نوکری او را بکنی، بالاتر می برد. محبت خود شما را به خودش و اولیای دین قویتر می کند. توفیق اطاعت بیشتر به شما می دهد. یعنی شما خودت به کمال والایی که می خواهی می رسید و حتی آن مراتبی که به فکرتان خطور نمی کند. چون این آقا کریم است.
قرآن می فرماید:
وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ
۱۸۵ بقره
هرکس نیم قدم برای خدا بردارد، خدا شاکر است و می داند چه کسی برای او قدم برداشته است. تشکر می کند از او؛ و البته تشکر خدا و حجت خدا مناسب با شأن خودشان است. پس هرچه بیشتر بتوانید این وجود مقدس را به جامعه معرفی کنید و دل ها را به او پیوند دهید، آقا از این خدمت تو بیشتر تشکر می کند و بهتر محبت و معرفت خودش را در قلب شما می تاباند. خوش به حال آن هایی که تمام همت ایشان این است که بتوانند مردم غافل و جاهل را که در بیراهه افتادند، از این مسیر منحرف در بیاورد و بداند که دائما مورد توجه حضرت هستند.
حدود دو ماه پیش، شخصی کلاسی برای ده دوازده بچه در جنوب تهران داشتند. به جهتی ایشان می خواست کار دیگری انجام بدهد و این کلاس را به دیگری واگذار کنند. خودش برای من نقل می کرد که گفت شب خواب دیدم. همان شبی که می خواستم فردای آن روز عذرخواهی کنم و بگویم من به کار دیگری مشغولم؛ کار دیگرش هم کار بزرگ و خدمت دینی بوده اما این کار، کار تربیتی و تربیت نوجوانها بوده! همان شب در عالم رویا دیدم سید بزرگواری آمدند در خانه ما، من را صدا زدند و فرمودند: آقا می فرمایند: ایتام ما را رها نکنید. یتیم های ما را رها نکنید.
کل خلق در روایات مخصوصا نوجوانان در این دوره غیبت ایتام آل محمد صلی الله علیه و آله تعبیر شده اند، چون از حجت خدا که پدر واقعی شان هستند، دوراند. همین مقدار که یک کسی چند تا بچه را داشته و با یک کلاس مستمر هفتگی با حضرت آشنا می کرده است، می گوید تا تصمیم گرفتم، حتی بروم یک خدمت دیگری انجام بدهم، فرمودند این ایتام ما را رها نکنید. معلوم می شود این فوق العاده مورد توجه آن بزرگوار است.
من خدمت حضرت آیت الله العظمی وحید باز جریانی شبیه به همین را نقل کردم که آن جریان مربوط به دو سه سال پیش است و خیلی عجیب است که شبیه به همین باز یکی دیگر از دوستان ما می گوید: در عالم رویا دیدم بیابان خشک وسیعی است و وجود مقدس حضرت ایستاده اند. کنار ایشان یک چاه پر از آب زلال بود. به یک حالتی حضرت فرمودند: این زمین های من خشک است، کسی نیست به آنها آب بدهد. یعنی این چاه معارف، آب زلال حقایق و معارف دین، کسی نیست اینها را به خلق برساند و اینها نفله می شوند. همانجا سطلی برداشتم، به اندازه بیست سی متر از این آب ریختم بلافاصله سبز شد. یعنی خیلی ها محتاج یک تلنگرند. همین که کسی بتواند به زبان خودشان به آنها حالی کند که ما یک پدر مهربان رئوف داریم که یک آقایی که مظهر کرم و عنایت خدا است.
امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمودند:
«أَنَا یَدُ اللَّهِ الْمَبْسُوطَهُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ»
من دست رحمت خدا هستم. کارشان دستگیری و لطف و کرم است. کَتَبَ علی نَفسِه الرَّحمه. خدا آقایی و رحمت را بر خودش نوشته است، توسط حجتش این کار را می کند. اگر بتوانی دل ها را به او پیوند بدهی، چطور آن آقا عنایت دارند و از شما تشکر می کنند و بالاترین تشکر این است که نگذارند خود شما از راه بیرون بروی و در مسیر هدایت پیوسته محکم تر و ثابت قدم تر بمانی که این بالاترین آرزوی هر انسانی است.
از بعد دیگر اگر بخواهیم این نکته را دنبال بکنیم، به این روایت نورانی می رسیم که فرمودند:
«مَن أکثَرَ ذِکرَ الله أحَبَّه»
هر کس فراوان یاد خدا کند، محبت خدا در قلبش قوی می شود. که فرمودند: ذِکرُنا مِن ذِکرِ الله. یاد اهل بیت علیهم السلام یاد خدا است. اصلاً طریق اتصال به خدا است.
در زیارت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم:
«السَّلامُ عَلیکَ یا بابَ الله الّذی لایُؤتی الّا منه…»
سلام به تو ای در خدا که نمی شود به سمت خدا رفت، مگر از این در!
«السَّلامُ عَلیکَ یا سَبیلَ اللهِ الّذی مَن سَلَکَ غَیره هَلک»
سلام به تو ای راه خدا که هر کس این راه را نپیمود، به بی راهه رفت و هلاک شد. کسی که زیاد یاد حجت خدا کند که همان ذکر الله است، محبت او در قلبش زیاد می شود.
از طرفی داریم:
«مَن أحَبَّ شیئاً لَهِجَ به لِسانُه»
هر کس چیزی را دوست دارد، خود به خود در زبان دائم ذکر خیر آن را می کند. ذکر او را به زبان می آورد. من وقتی استادم را دوست دارم، دائم از او نقل قول می کنم. این علامت محبت است. این دو کلمه چه فرمول زیبایی است. هرچه بیشتر یاد خدا و حجت خدا کنید، محبت آنها در دلت قوی می شود و هرچه محبت قوی شد، می خواهی بیشتر از آنها ذکر خیر و یاد کنید. باز بیشتر یاد می کنید، درجه محبت در قلبت قوی تر می شود. آن درجه باز مقتضی این است که بیشتر نام او را بگویی و منتشر کنی و او را بلند آوازه کنی. به جایی می رسد که تمام وجودت محبت آن آقا می شود. از صبح تا غروب چیزی جز یاد او و توجه به او و توجه دادن به او مطلوب نیست. در هر فعل و کاری که انجام می دهیم، او را در نظر می گیریم که هرکاری که می کنم، مرا به آن آقا نزدیک کند و ایشان به من لبخند بزنند. چقدر زیبا در دعای عهد به ما تعلیم شده است که بخواه:
اللهم اجعلنی من انصاره واعوانه والذابین عنه
مثل پروانه،گرد او بچرخم
والمسارعین الیه فی قضائه حوائجه
سرعت بگیرم برای رفع گرفتاری و خواسته ایشان
والسابقین الی ارادته
ببینم اراده و خواست او چیست تا به سمت آن سبقت بگیرم
والممتثلین لاوامره
ازصبح تا شب ببینم امر و خواسته ایشان چیست. همان را انجام دهم و بالاخره بالاترین کمال:
والمستشهدین بین یدیه
اوج ترقی هر انسانی است که هر روز صبح نصب العین؛ تابلوی جلوی چشمش این باشد که در هر حرکت و سکون ببینیم محبوبمان چه می خواهد و آن را انجام دهیم. و طبیعتا هم وقتی انجام دادیم، آن آقا هم از ما تشکر می کنند و هرچه در این مسیر به ایشان اتصال داشته باشیم و قلبتان را بیشتر متوجه کنیم و دیگران را متوجه سازیم، درجه محبتمان که مقدمه اطاعت و اتصال بیشتر است، در ما قوی می شود.
فلذا فرمودند:
اَکثَرُکُم نُوراً یَومَ القِیامَهِ اَکثَرُکُم حُبّاً لِآلِ مُحَمَّدٍ.
شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱۰
هرچه درجه محبت قوی تر شود، نور قیامت شما بیشتر است و این درجه محبت، مقدمه اش ذکر بیشتر است. هر چه فضایل و مناقب ایشان را بیشتر در جامعه بگوییم و هر چه مردم را به یاد ایشان بیاندازیم، کرامت ها، الطاف و آقایی های ایشان را به مردم متذکر شویم و بخواهیم بیشتر برای ایشان دعا کنند، صدقه دهند، اعمال خیرشان را به ایشان هدیه کنند، این نور قوی تر می شود.
از حضرت آیت الله وحید توصیه خواستیم، حدیثی فرمودند:
«شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: من هر روز قرآن می خوانم و به شما هدیه می کنم، امام حی به نظرتان چگونه است؟ حضرت خیلی تجلیل کردند و فرمودند: در این صورت قیامت با من محشور می شوی.» ایشان تذکر دادند بر همه دوستان اهل بیت علیهم السلام و صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بگوییم دائم قرآن بخوانند و به مولای خودشان هدیه کنند. بعد فرمودند: سرّ این روایت این است که تمسک به ثقلین کردید. هم به قرآن چنگ زدید و هم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
قرائت قرآن، دعاخواندن، اعمال مستحبی، صدقه دادن و… هر چه این کارها را انجام دهیم و مردم را به او تذکر دهیم و دعوت کنیم،
می بینیم که محبتمان به آن آقا قوی تر می شود. اصل سرمایه قیامت است و این سبب می شود حضرت توفیقاتی به شما عطا کنند که خارج از درک شما است. توفیقات جدیدی که قبلا اصلا به آن فکر هم نمی کردید. کرامت های ایشان از درک ما خارج است. پس دعوت به سوی آن بزرگوار بالاترین وسیله ترقی خود ما است. باید حداکثرکوشش دوستان صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خصوصا آنهایی که خودشان را وقف این کار کردند، همین باشد.
چقدر این جمله از نبی اکرم صلی الله علیه و آله زیبا است که فرمودند:
«تَجِدُ المؤمنَ مُجْتهِدا فیما یُطیقُ ، مُتَلَهِّفا على ما لا یُطیق»ُ
مؤمن را در انجام کارهایى که در توان او است، کوشا مى یابى و بر انجام آن چه از توانش بیرون است، اندوهناک.
کنز العمّال : ۷۰۸
مؤمن را این گونه می یابی. آن چه در طاقت و توانش است، حداکثر کوشش را می کند و تمام نیرویش را درآن مسیر درستی که تشخیص داده که این جا هدایت خلق به سوی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، مصرف می کند.
تمام نیرویش را می گذارد، اجتهاد کامل می کند و متلهف می شود. یعنی جگر سوخته. نسبت به آن چه که توانش را ندارد، جگر آتش گرفته دارد. مثلاً ده هزار نفر را در این روزها به حضرت دعوت کرد، ولی می بیند که ای داد! چقدر افراد دیگری هم هستند که می شد این ها را هم با آقا آشنا کند، ولی نکرد و نتوانست. دلش آتش می گیرد که چرا بیشتر نتوانستم. پس دوستان صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید تمام نیروی خویش را در این ایام و لیالی بگذارند که به بهانه ای تولد حضرت یاد حضرت در جامعه زیاد شود. معرفت صحیح و معرفت بهتر که مقدمه محبت بیشتر است، از روایات مختلف مخصوصاً از الطاف و عنایاتی که آن بزرگوار نسبت به دوستانشان داشتند، کسب کنند.
و باور بفرمایید که وجود نازنینش مظهر کرم پروردگار است. کسی برای من می گفت: که در دوره قبل (زمان شاه) که جلوی این مجالس نیمه شعبان و عزاداری ها و… را قدری می گرفتند و اذیت ها می کردند، آن رئیس ساواک که آدم خبیثی بود، به افسرهایی که آنجا بودند، گفته بود این جشن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را مثلاً باید محدود کنید (یک سری قید و شرط هایی قرار داده بود). به محضی که نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را آورده بود، یکی از این افسرها به احترام نام حضرت ایستاده بود.
بالاخره این ها هم بچه شیعه بودند و تربیت های مادر است که به بچه یاد داده نام مولایت (حجه غایب) را که شنیدی، بایست و احترام کن. ایشان برای من نقل می کرد و می گفت سه، چهار روز بعد یک آدم وزینِ محترمی دم در آمد و گفت آقا مرا فرستادند تا از شما تشکر کنم. فرمودند: در فلان مجلس نام من آمد، احترام کردی.
عین الله الناظره است، چشم ناظر پروردگار است. جزئی ترین کارها را می بیند که چه کسی برای او عرض ادب می کند. من بارها گفته ام، خدا مرحوم کافی و همه خطبا و خدمتگزاران دربار اهل بیت علیهم السلام را رحمت کند. ایشان بیشتر از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دم می زدند و بیشتر دل ها را متوجه حضرت می کردند.
یک وقتی، مرحوم آقای کافی به عتبات مشرف شده بودند. فردی، آقای کافی را در نجف، دعوت کرده بود که یک دهه منبر بروند (شاید مربوط به همین دهه آخر ماه رجب که شهادت مولا موسی بن جعفر علیه السلام است، باشد). ایرانی هم آنجا زیاد است، ایشان منبر خودشان را می رفتند. بعد از این که دهه تمام شد، آن بانی محترم، آن زمان حدود (۵۰ سال پیش) ۳۰۰ هزار تومان، در پاکتی به ایشان تقدیم کرد (که آن موقع ۳۰۰ هزار تومان پول چند تا خانه بود). مرحوم کافی، کل پاکت را زمین گذاشت و گفت نیمه شعبان در پیش است و شما کسبه نجف و تجار نجف آن طوری که باید نیمه شعبان را تعظیم نمی کنید. امسال سعی کنید به اندازه این مبلغ که مبلغ قابل توجهی بوده، همان کارهایی که ما در تهران می کنیم (در خیابان های اطراف مهدیه، جشن های مفصلی که ایشان می گرفت، همان شربت و شیرینی به مردم دادن و…)، هر چقدر که می شود، چند تا خیابان بیشتر، نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جشن نیمه شعبان را پر آوازه کنید. یک ریال هم بر نداشت. این علامت محبت است که می خواهد تمام وجودش و آن چه در طاقتش است را برای زنده کردن نام و یاد حضرت مصرف کند. آن وقت آقا چه کردند؟
الان سال های سال است، حدود چهل سال است که از دنیا رفته است. چهل و دو سالش هم بیشتر نبوده. آن حادثه هم حادثه ای بوده است که او را از بین بردند. در حقیقت در راه محبت محبوبش کشته شد. اما هنوز کافی زنده است. خصوصا در خارج ایران. من خودم هم خارج رفته ام، گاهی مجلس می گیرند، منبری شان آقای کافی است. یا شب نوزدهم، ۲۱ رمضان چهار تا ایرانی در یک گوشه ای از دنیا می خواهند احیاء بگیرند، نوار و سی دی آقای کافی را می گذارند. قرآن به سر می گیرند، حال خوشی به آنها القاء می کند. این برکتی است که صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به کسی که بیشتر در مسیر او خدمت کرده و واقعا عاشق و دلباخته حضرت بوده، عطا کرده است. آدم به رأی العین می بیند که آن کریم چگونه جبران می کند. خوش به حال عزیزانی که تصمیم گرفته اند در این نیمه شعبان همه طاقت شان را بگذارند برای زنده کردن نام حضرت، توجه دادن به حضرت، دل ها را به آن آقا پیوند دادن. مطمئن باشند که آن وجود نازنین چنان که گفتیم مناسب با کرم شان جبران می کنند و وقتی جبران شد، می بینید سرتاسر وجود این شخص می شود معرفت و محبت حضرت و چیز دیگری اصلا در ذائقه او طعم پیدا نمی کند.
از صبح تا غروب تمام لذتش این است که بیشتر و بهتر بتواند برای آن آقا نوکری کند و دل ها را به سمت آن وجود نازنین منعطف و متصل کند. خدا را قسم می دهیم به همه ما در این دوران تاریک غیبت و خطرناک، توفیق عرض ارادت بیشتر و زنده کردن نام و مرام حضرت را در جامعه کرامت بفرماید. و این توفیق را تا دامنه قیامت در نسل و ذریه ما هم جریان بدهد و آنی و لحظه ای ما را از دربار عنایت و لطف شان غافل مکند، و بالاخره ما را در لیست منتظرین و شیعیان حقیقی و محبین واقعی حضرت قرار بدهد ان شاءالله.
سبحان ربکّ رب عزت عما یصفون و السلام علی المرسلین و الحمد لله ربّ العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
کارگاه آموزشی شماره ۲۱۴ – بررسی اجمالی ادله قرآنی نظریه عدالت صحابه در نزد اهل تسنن (جلسه اول)
کارگاه آموزشی شماره ۲۱۳ – اهمیت خطبه فدکیه
کارگاه آموزشی شماره ۲۱۲ – اهمیت و راهکارهای تبلیغ خطبه فدک
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام ممنون از گروه خوب و مفیدتون
فیلم هر کی باندازه خودش و کی میذارین و ایا از همین کانال باید ببینیم؟
لطفا در تلگرام با دستیار آموزش به شماره ۰۹۳۶۷۷۹۰۷۱۷ مطرح بفرمایید