کارگاه آموزشی شماره ۱۲۶ – مجالس مینیمال فاطمی – جلسه اول

صوت کامل کارگاه
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب دارم خدمت تمام بزرگوارانی که در این کارگاه شرکت کردید. من ابتدا از خداوند متعال می خواهم که به همه ما نظر و عنایت کند و سعادت خدمت به دین خودش و حضرت زهرا سلام الله علیها و امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را قسمت کند. ان شاءالله که تک تک شما بزرگواران علاوه بر اینکه نگاهتان نگاه تغییر، تعالی و رشد هست، اهل اقدام و عمل هم باشید. در جامعه ای که زندگی می کنیم، خیلی ها نظر نقد دارند و اما افراد اندکی برای بهبود فرهنگ و ساختارهایی که در اجتماع هست، اقدام می کنند.
یکی از بهترین مناسبت ها، استفاده از مناسبت فاطمیه و مجالس مینیمالی است که در این کارگاه می خواهیم تعریف کنیم و مختصات و عناصر آن به قدری ساده است که هر عزیزی می تواند برگزار کند و یک قدم برای بهبود این جامعه شیعه بردارد.
اگر خیلی ساده بخواهم مطرح کنم، یک فرد، یک انسان دغدغه مند، تصمیم می گیرد که به مناسبت ایام فاطمیه مجسی برگزار کند. برای اینکه ساده باشد، به دعوت کردن دو، سه نفر، چهار نفر، پنج نفر از عزیزان، دوستان یا آشنایان خود اکتفا می کند. حتی در مراسمی که برگزار شده بود، بزرگوارانی بودند که فقط برای فرزندشان یا فرزند و همسرشان مجلس گرفتند. عزیزانی که برای دوستان دانشجویی که سالیان سال بود آنها را ندیده بودند یا بعد از فارغ التحصیلی تجدید دیدار نشده بود، برای آنها گرفتند. برخی برای همکارانشان گرفتند. خلاصه یکی از ثمرات خوب و یکی از بهانه های زیبای دعوت که به همین مختصات هست، این است که به بهانه و واقعاً به نیت دیدار دوباره عزیزان و دوستان باشد. پس مختصات اول آن، تعداد کمِ آن هست و این به ما کمک خواهد کرد که بتوانیم در هر مناسبتی این مجلس را برگزار کنیم و به ما کمک خواهد کرد که عمق تأثیر پیام مان بیشتر شود و همچنین عناصر اجتماعی و تنظیم مناسبات رفتاری خود را در جمع تجدید نظر کنیم. عناصر تعداد کم تمام این برکت ها را خواهد داشت. بنابراین تعداد کم هست و مدعوین ما، شرکت کننده های این مجالس، دوستان و آشنایان و همکاران آن فرد برگزارکننده هستند. هرکسی که می خواهد این مجلس مینیمال را بگیرد، حالا غیر از نیت های الهی، معنوی و یا مذهبی که می تواند داشته باشد و همه آنها جذاب و دوست داشتنی و شاید اصلاً به نوعی و به تحقیق می شود گفت اصل است، در کنار این ها دیدار دوستان و آن شور و شعف و شادی حاصل از این دیدار را هم به عنوان نیت باید در نظر بگیرد. این نکته دوم است و نکته سوم: اصلاً در دعوت هم باید اعلام کنیم که مدتی است تو را ندیدم، مدتی است با تو ننشسته ام که با هم حرف بزنیم، گفتگو کنیم و بسته به آن صمیمیت، بسته به نوع ارتباط با مخاطب، بستر فاطمیه و بودن به خاطر فاطمیه طرح می شود یا نمی شود. روزی هم که آن عزیزان دعوت می شوند، باز بسته به ظرفیت و حوصله آنها بحث به فاطمیه می رسد. عمق رسیدن آن و شدت آن یا حجم مطالبی که مستقیم راجع به فاطمیه مطرح می شود، هم باز بسته به استقبال روز برگزاری مراسم دارد.
اگر بخواهم تا اینجای بحث را خیلی ساده خلاصه کنم، این است که شما به عنوان یک انسان دغدغه مند که علاوه بر نقدی که بر فرهنگ و اجتماع دارید، بر میزان دیانت دارید، می خواهید اقدامی هم انجام بدهید و بهترین مناسبت پیش رویتان را فاطمیه می بینید. اقدام می کنید و به چند نفر از دوستان تان، تلفنی زنگ می زنید و مطرح می کنید که خیلی وقت است آنها را ندیده اید و دعوت شان می کنید. حتما دیدار آنها باید شما را خوشحال کند چون صداقت شما در دعوت، چه بخواهید ثابت کنید، چه نکنید، حتما بروز خواهد داشت. بنابراین کسانی را به تعداد کم باید دعوت کنید که واقعاً دوست دارید آنها را ببینید. حالا در کنار این دیدار، شما نیت های دیگری هم دارید که بسته به مخاطب تان یا طرح می کنید یا نمی کنید.
راجع به مدعو صحبت کردیم. دعوت شونده، دعوت کننده و عنوان دعوت.
مطلب بعدی که می خواهم بگویم، باز راجع به عناصر مینیمال آن هست. در این قضیه حتما باید خودتان و اگر عزیزانی می خواهند با شما همراه شوند و به کمک همدیگر مجالس جدا، جدا بگیرید، یک نکته را باید دقت داشته باشید که پذیرایی ساده باشد. چرا پذیرایی ساده باشد؟ نکته بسیار بسیار مهمی که هست، این است که من در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد؛ برگزار کننده، دعوت کننده و گفتگو کننده = یک نفر. یعنی خود شما که صوت را می شنوی و یا عزیزانی که می خواهند با شما همراه شوند و آنها هم مجلس برگزار کنند، اجتناب کنید از اینکه دو نفری، سه نفری جمع شوید و میهمان های مشترک داشته باشید. یعنی مثلاً دو پسرخاله، دو دخترخاله، دو دوست، همکار جمع شوند و هرکدام همکارهای خودشان را دعوت کنند. این کار را نکنید. ما می خواهیم رابطه های دوستی شکل بگیرد، دیدارها تازه شود و افراد دوست های خودشان را دعوت کنند و خودشان صحبت کنند و خودشان تأمین مالی کنند. خودشان برگزار کنند، خودشان جا پیدا کنند. برای اینکه این کار انجام شود، هرکس خود همه این کارها را انجام بدهد و این اتفاق خوب و این فرهنگ سازی اتفاق بیفتد. خیلی مجالس هستند و خیلی کارها می کنید. خیلی توفیقات دارید. این مختصات مجلس مینیمال است. بنابراین پذیرایی را با کمک بعضی عزیزان ساده کنید. یعنی در جمعی که هرکس خودش به تنهایی برگزارکرده، معمولاً پذیرایی چایی، نسکافه یا قهوه بوده، به همراه کیکی، کلوچه ای، شیرینی ای و یا دیگر نهایت نون، پنیر، سبزی یا اگر خواسته خیلی خیلی اشرافی شود، آش بوده. بنابراین پذیرایی باید ساده باشد. این عنصر بعدی است که من در این بخش کمی روشن کردم.
عنصر بعدی را در حین همین تبیین قضیه گفتم. برگزار کننده، دعوت کننده و گفتگوکننده یک نفر است. همکلاسی هایم را خانه خودم دعوت می کنم. همکلاسی هایم را، همکلاسی های سابقم را به کافی شاپ، به منزل پدری ام دعوت می کنم. در محل شرکت شرایطی فراهم می کنم. بعد از تایم شرکت با هم نیم ساعت، چهل دقیقه می نشینیم. این منم که جا پیدا می کنم. منم که چایی تهیه می کنم، منم که کیک یا آش یا نون، پنیر، سبزی را تهیه می کنم. منم که تماس می گیرم و منم که گفتگو خواهم کرد. منم که یک فضای دیالوگ و گفتگوی چند جانبه را فراهم خواهم کرد. این من هستم که سعی خواهم کرد راجع به موضوعات فکر کنم. البته من خودم موضوعات را در این کارگاه ارائه خواهم داد. ولی برگزار کننده و دعوت کننده است. این منی که دعوت کننده است، گفتگو را انجام خواهد داد. مطمئن باشید که موضوعات و محتواهایی را انتخاب خواهیم کرد که هرکدام از شما به تنهایی بتوانید راجع به آن گفتگو کنید. این در واقع عنصر دوم هست.
در بخش سوم راجع به مجالس مینیمال، آن چیزی که می خواهم مطرح کنم، پیامی است که شما بزرگواران می خواهید به عنوان «پیام مجلس» در نظر بگیرید.
چون مبنای برنامه مینیمال بودن است، به خاطر مینیمال بودن، تکیه بر روابط دوستانه می کنید!
لطفا افرادی را دعوت کنید که با این مباحث بیگانه و غریبه هستند. یعنی دوستان خودتان که در هیأت، روضه و یا جاهای مختلف دیگر در مجالس می بینید، دعوت نکنید. آنها به هر حال جایی برای رفتن دارند. بنابراین یک مختصات دیگر از فرد دعوت شونده خدمت شما گفتم.
حال که اینگونه هست، حتما علاوه بر آن گفتگوها، شما راجع به گذشته، دوستی ها، روابطتان و راجع به خوب بودن و این شادی که نتیجه این برخورد و ملاقات است، صحبت می کنید. اگر مخاطب شما ظرفیت بیش از این را نداشت، اشکال ندارد. مجلس را به همین شادی (منظورم از شادی آن جشن و پایکوبی نیست که بگوییم با فاطمیه در تضاد است) پیش ببرید. همین است که شما دوستتان را می بینید، قلب و دلتان از دیدن او و از بودن با او و در کنار او بودن خوشحال می شود. اگر می خواهید خیلی احتیاط کنید، چهار، پنج روز قبل یا چهار، پنج روز بعد بگیرید. هیچ اشکالی ندارد. شما در چهار، پنج روز قبل، از دیدن هم شاد می شوید. در همین مجالس عزاداری هم که شرکت می کنید، دوستتان را می بینید و گپ وگفتگویی دارید و از دیدن هم شاد می شوید.
شاید مخاطب شما دلیل حزن و عزا را متوجه نشود و هیچ لزومی هم برای وارد شدن در فضای حزن و عزا در این مجلس مینیمال نیست. پس بر روابط خود، تجدید دیدارتان، خاطراتتان تکیه کنید. بعد که این مطالب را گفتید، خیلی راحت طرح می کنید و از مخاطب اجازه می گیرید که من می خواهم یکی از پیام هایی که گرفتم را بگویم. اتفاق خوبی برایم در ارتباط با همین بحث فاطمیه افتاده و چیزی یاد گرفتم که در زندگی ام انجام دادم و خیر آن را دیدم. می خواستم با شما به اشتراک بگذارم. حتما با شما صحبت خواهم کرد که باید میزان زیادی روی این پیام کار کنید و در زندگیتان واقعا محقق شود. من می توانم چند مطلب که از بیانات حضرت زهرا سلام الله علیها است را به شما پیشنهاد بدهم. اگر شما به خطبه فدک مراجعه کنید، راجع به حمد و یا ستایش حضرت صحبت کردند. یعنی یک پاراگراف مفصل راجع به حمد وشکر صحبت کردند، راجع به ستایش وتشکر صحبت کرده اند. با حرف زدن راجع به همین قضیه و بیان آثار آن در زندگی، می توانید با مخاطبتان صحبت کنید. ستایش یعنی دیدن خوبی های جامعه، اجتماع، مردم، طبیعت، خداوند، فامیل، آشنا، اهل بیت علیهم السلام و بازگو کردن آن. یعنی این که شما اگر به طبیعت و جنگل و کوه می روید، اولا بتوانید زیبایی های آن را شکار کنید و بعد بتوانید آن را اول برای خودتان و بعد برای دیگران بیان کنید. اگر هوای خوبی، چایی خوش دمی، غذای خوشمزه ای هست، بیان کنیم. امّا ما معمولاً در مورد این ها حرف نمی زنیم. از روابط خوب مردم، از اخلاق خوب مردم گفتن، از اخلاق خوب مخاطب گفتن؛ شما از همین امروز تصمیم بگیرید تمام چیزهای خوبی که پیرامونتان می بینید را به بقیه بگویید. اگر کسی رفتار خوبی دارد، اگر کسی تمیز است، اگر کسی خوش عطر است، اگر کسی مرتب است، اگر کسی منظم است، بگویید: «این نظم تو تأثیر خوبی روی من می گذارد و از این منظم بودن تو لذت می برم!». این ستایش است. خداوند اگر نعمتی به شما می دهد، شروع کنید به بازگو کردن آن به دیگران. اگر متوجه سلامتی می شوید، بگویید: «خدایا! واقعاً این سلامتی را لطفی از جانب تو می دانم».
یا بحث تشکر: شروع کنید به تشکر کردن از خداوند نسبت به هر نعمتی که به ما داده است.
خیلی چیزهای دیگر می توان گفت. خیلی پیام های دیگر حضرت دارند. باز در همان بحث فدک می فرمایند: «نماز برای پاک کردن ما از کبر است». همین را بگویید که من هر وقت نماز می خوانم، به این فکر می کنم که واقعاً چه دلیلی دارد من به دیگران فخر فروشی کنم؟ هر چه دارم از آن خداست. کسی که نماز می خواند، باید بفهمد هر چه دارد، از آنِ خداست و لزومی ندارد خودش را برتر از دیگران بداند. این یکی از پیام های خطبه فدک است. از آن روز در هر نمازی به این دقت کنم که مبادا به خاطر ثروتم، مبادا به خاطر دانشم، مبادا به خاطر مهارتم، خودم را از دیگران برتر بدانم. از آن روز خودم را از بقیه افراد جامعه پایین تر بدانم. حالا اینکه خداوند به من لطفی کرده، دلیل برتری من نیست. دلیل لطف خداست. من چرا باید به شخص دیگری فخر بفروشم؟
یکی از این پیام ها را باید بردارید و به صورت ساده، صریح و آشکار به مخاطبتان، در مجلس مینیمال بگویید و تأثیری را که از این پیام گرفتید، برایشان بیان کنید.
بحث اخلاص: حضرت فرمودند: «روزه هایی که می گیرید، باعث اخلاص می شود». اخلاص هم یعنی اینکه خدا می گوید: «اگر کاری برای بنده ای از بندگان من کردی، بر سر او منت نگذار. سر من منت بگذار. هر چقدر به منِ خدا می خواهی بگویی که خدایا این کار را به خاطر تو کردم، بگو! ولی به هیچ کدام از بنده های من نباید بگویی این کار خوب را به خاطر شما کردم». این دیگر منت گذاشتن می شود و خداوند به حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: «کسی که سالی یک ماه (سالی ۳۰ روز) روزه می گیرد، دیگر باید از منت گذاشتن دست بردارد و هر کاری را برای خدا انجام دهد». این هم یک نکته.
پس پیامتان باید ساده، صریح و قابل اجرا باشد و اثر اجتماعی داشته باشد. اثر اجتماعی اینکه حضرت می فرمایند: «کسی که نماز می خواند، خودش را برتر از دیگران نمی داند. کسی که روزه می گیرد، سر بقیه منت نمی گذارد». تشکر و ستایش را هم که ابتدا مطرح کردم، اثر اجتماعی دارد. اثر در زندگی من دارد. قابل فهم است، قابل اجراست و از حضرت زهرا سلام الله علیها است.
نکته ای که خیلی مهم است، این است که خودتان را خاکستری جلوه بدهید و خاکستری هستید. یعنی اگر خودمان را در اوج تعالی و سفیدی و رشد نشان دهیم و حالت التماس گونه به خودمان بگیریم، مخاطب از ما فاصله می گیرد. واقعاً بگوییم که تغییر کرده ایم. بله ما آدمی بودیم که کبر ما را می گرفت اما شروع کردیم به کم کردن آن. ما آدمی بودیم و هستیم که منت می گذاریم اما شروع کردیم به کم کردن آن یا اصلاً بگوییم که ما هم آرام آرام تغییر می کنیم و می رویم به سمت کنار گذاشتن منت و کبر. خیلی تشکر نمی کردیم اما تازگی ها شروع کردیم. یکی از این پیام ها را باید برداریم و در زندگی پیاده کنیم تا آثار آن را ببینیم و بحث بعدی ارتباط پیام با مناسبت فاطمیه است.
۱۷ نکته است که البته من ۱۷ نکته را درآورده ام. حدود ۳۰ نکته است که به راحتی می توان از خطبه فدک با آثار اجتماعی، فرهنگی و فردی درآورد که حضرت زهرا سلام الله علیها اینها را یاد می دهند، آموزش اخلاق می دهند.
به چند مورد از پیام هایی که در خطبه فدک حضرت در مورد آثار اجتماعی وجود دارد، اشاره می کنیم.
۱) بحث حمد: که مفصل صحبت می کنند. حمدی را باید نشان بدهید که افراد بتوانند در زندگی شان پیاده کنند. برای اطرافیانشان برای همسرشان، مادرشان، دوست شان، همکارشان، رئیس شان، مشتری شان، شاگردشان، معلم شان.
۲) بحث لا اله الا الله و اثر آن در زندگی ما با مردم. اثر آن راجع به آخرت هم طرح می شود.
۳) جایگاه نبی و فرمایشات ایشان: می شود کلماتی را برداشت و نشان داد که زندگی آدم ها چقدر می تواند تغییر کند و این تغییر را اطرافیان هم باید ببینند.
۴) بحث راهگشایی قرآن: که چقدر پیام اخلاقی، اجتماعی دارد.
۵) ایمان: اینکه ما را از شرک نجات می دهد. یعنی انسانی که برای خدا شریک قائل شود. یعنی خدا را با آن قدرت و توانمندی نپذیرفته و خیلی از محبت هایی که در ایمان به خدا است را از دست می دهد.
۶) نماز: که انسان را از خود بزرگ بینی نجات می دهد.
۷) زکات: که نفس را پاکیزه می کند. زکات یعنی دادن هر آنچه که تو نیاز داری، به کسی که بیشتر از تو نیاز دارد. البته همه هر آنچه واجب نیست ولی هر اقدامی که کنید، یکی از مصادیق آن زکات اضطراری است.
۸) اخلاصی که در روزه ایجاد می شود: اخلاصی که بُعد الهی و معنوی دارد وآن بُعد الهی و معنوی، تصویری اجتماعی و زمینی دارد که روزه باعث تثبیت اخلاص می شود.
۹) اینکه انسان وقتی کاری انجام می دهد، خدمتی در جامعه ارائه می دهد، با آن چیزی که ادعا می کند و عرف جامعه است، تطبیق داشته باشد.
۱۰) نذر: اینکه انسان در هر کاری و به هر موفقیتی که می خواهد برسد، نذر کند و این نذر اجتماعی باشد.
۱۱) دیدار با نزدیکان: که باعث افزایش عمر می شود.
۱۲) نیکی به پدر و مادر که خشم خداوند را دور می کند.
۱۳) بحث صبر: صبر یعنی برنامه ریزی و تقدیر یعنی فراهم کردن دانش، امکانات مالی، سرمایه و مسائلی از این قبیل برای رسیدن به اهداف و تعیین زمان.
۱۴) بحث امر به معروف: معروف به معنای چیزهایی که مردم می شناسند و می فهمند و غافل اند.
۱۵) عدالت: که قلب ها را التیام می دهد.
و غیره که بحث ها زیاد است و من فقط چند مورد را عرض کردم.
بخش چهارم در ارتباط با بیان جایگاه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و شأن و نقش و رسالتی که در تحقق پیام اصلی برنامه ما و جلوه گر شدن و تجلی آن بزرگوار خواهند داشت. در ادامه پیام هایی که می رسانید، بعد از اینکه آن پیام های اجتماعی، اخلاقی، تنظیم مناسبت رفتاری را می رسانید، باید به جایگاه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره کنیم. حالا یا در شأن امامت، یاقائمیت ایشان. یا وظیفه ی ما در قبال نصرت یا تمسک به ایشان. هر کدام از آن پیام ها برای تحققشان نیاز به تمسک دارند. تمسک خود جلوه های مختلف دارد. به بقیه منت نگذاریم. باید به ما یاد بدهند. منت نگذاشتن یعنی چه؟ به خاطر خدا کار کردن یعنی چه؟ این آموزشی است که حضرت می دهند. کار دیگر حضرت توانمند کردن است. یکی از این ها؛ یا تعلیم یا توانمند کردن. اینکه آدم واقعا کارهایش را به خاطر خداوند انجام دهد و از مردم انتظار نداشته باشد. این امر نیازمند تربیت است. عمل بعدی که حضرت انجام می دهند، تقدیر است. یکی از این ها را خواهیم گفت. تقدیر یعنی اینکه واقعا شرایط پیرامون زندگی ما، اعم از وقت، سلامت، دانش، دوستان، امکانات فیزیکی به گونه ای باشد که بتوانیم بدون منت خدمت کنیم. حالا یکی از بحث های اخلاص در رابطه با اینکه روزه باعث تثبیت اخلاص می شود را می گویم. می توان هرکدام از آن پیام های ۱۷-۱۸ گانه را مطرح کرد. بحث انگیزه. آدم می خواهد با اخلاص زندگی کند. آدم می خواهد از کبر دور باشد. گاهی انگیزه خود را از دست می دهد. گاهی خطا می کند. کسی باید دستگیری کند. و مباحث دیگری که راجع به تمسک می شود مطرح کرد. یا گاهی شاید بخواهیم راجع به نصرت صحبت کنیم. بگوییم حال که این گونه است، حال که ما یکی از خطبه های حضرت زهرا سلام الله علیها را در زندگی مان اجرا می کنیم. فقط بخشی از آن را اجرا می کنیم و این همه خیرات و برکات می بینیم. به جا است که از خداوند فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بخواهیم تا مطالب زیادی از آن بزرگواران و اهل بیت علیهم السلام را بتوانیم در زندگی پیاده کنیم و تحقق ببخشیم. حال که به برکت وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از پیام فدک مادر آن بزرگوار بهره مند می شویم و آن ها را در زندگی پیاده می کنیم، بر ما است که برویم برای فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها دعا کنیم و فرج آن بزرگوار را بخواهیم. حالا یا نصرت یا تمسک، و ارتباط آن با پیام باید طرح شود.
در مبحث آخر از مختصات و عناصر مجالس مینیمال، می خواهم درباره بحث گفتن داستان زندگی و آثار انجام پیام با شما گفت و گو کنم. مهمتر از گزاره های تاریخی، مهمتر از گزاره های نقلی، وجدان کردن جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها است. اگر پیامی از زندگی او، پیامی از بیانات او که در این مجموعه ویس ها روی خطبه فدک تمرکز پیدا کردیم، اگر بیانی از خطبه فدک را به او بگویید، و او در زندگی پیاده کند، آثار پیاده کردن آن پیام را ببیند، ارادتمند حضرت زهرا سلام الله علیها خواهد شد. آن وقت است که آیات و روایات مربوط به جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها برای او جلوه گر می شود. پیشنهاد می کنم حتی آیات و روایات را هم اگر مخاطب نمی کشد، نخوانید. ایراد ندارد. همین خطبه فدک را باز کنید و آیات و روایات را برای مطالب تکمیلی ارسال کنید یا برای جلسات بعدی نگه دارید. روی پیامی که از خطبه فدک برداشتید، در زندگی تان پیاده کردید و آثارش را دیده اید، تمرکز کنید و به مخاطب بگویید. بگویید من این پیام را گرفتم، در زندگی پیاده کردم، برای پیاده کردن آن، برای یاد گرفتن آن، برای انگیزه داشتن، مرتب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مراجعه کردم. برای جلب توجه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کردم تا بتوانم بیانات مادر آن بزرگوار را در زندگی ام پیاده کنم. و امروز می خواهم از آثار آن با شما صحبت کنم. آثار آن را مطرح کنید و از مخاطب بپرسید که او چه نظری دارد. او چه دیدگاهی دارد. یعنی استفاده از مخاطب بعد از بیان آثار، بسیار بسیار مهم است. عرضم را تمام می کنم و شما را به خداوند متعال می سپارم. انشاءالله که موفق باشید.
دیدگاهتان را بنویسید