کارگاه آموزشی شماره ۲۳ – کافه گپ

کافه گپ
بسم الله الرحمن الرحیم
با طرحی به نام کافه گپ، طرحی جدید برای مخاطبان جوان در فضاهای عمومی و تبلیغ عمومی در خدمت شما هستیم. قبل از این که وارد طرح بشویم و جزئیات آن را مرور کنیم، در مورد فضای تبلیغی عمومی مقداری بیشتر با هم گفت و گو می کنیم. عواملی از جمله: تکراری شدن فضاها و بسترهای تبلیغی در فضاهای سنتی و بعضاً عدم استقبال مردم، باعث می شود که ما وارد فضاهای عمومی برای تبلیغ شویم.
اما رویکردهایی که ما می توانیم در ابتدا داشته باشیم، دو رویکرد می تواند باشد:
– رویکرد اول: اثباتی دفاعی.
– رویکرد دوم: تبلیغی و تبیینی.
همانطور که از اسم اثباتی دفاعی مشخص است، در این حوزه موضوعی را بدون حواشی به صورت عمیق توضیح می دهیم. مانند یک مناظره.
اما در مورد رویکرد تبلیغی و تبیینی، حواشی موضوع را آن قدر برای مخاطب توضیح می دهیم که مخاطب نقش آن موضوع را در پازل زندگی خودش پیدا می کند، با آن ارتباط برقرار می کند و پیام فرهنگی که ما برای آن در برنامه خودمان در نظر گرفته ایم را دریافت می کند. مثلا پیام حدیث ثقلین را که راه سعادت و خوشبختی و عدم گمراهی است، در زندگی واقعی خود دریافت می کند و با آن مأنوس می شود. یک تفاوت دیگر که در این دو رویکرد وجود دارد، در رویکرد اثباتی دفاعی، روش ما برای ارتباط با مخاطب، روش اغنای عقلی است (منظور عقلِ عرفی است)، اما در روش تبلیغی تبیینی، استثنائا برای مخاطب ارضای قلبی در نظر گرفته ایم تا منجر به تغییر شود و ان شاءالله مؤثر باشد. یک مثال: دکتری در مورد مضرّات سیگار بسیار کنفرانس می دهد، مقالّه می نویسد اما خودش بعد از آن سمینار سیگار می کشد! دکتر شاید اغنای عقلی شده باشد؛ ولی برای تغییر باید اغنای قلبی شود تا سیگار را ترک کند. با توجه به تفاوت های این دو رویکرد، رویکردی که ما در فضای تبلیغی عمومی برای جذب مخاظبان جوان در نظر می گیریم، یک روش و رویکرد تبلیغی تبیینی است. در این جا یک سری مبناهایی را باید در نظر بگیریم تا آن تبلیغی که در فضای عمومی داریم، ان شاءالله مؤثر باشد.
نکته اول: به مستقلات عقلی مشترک تذکر دهیم.
یعنی وقتی که ما مخاطب خود را به یک مستقل عقلی که بین ما و او مشترک است، تذکر دهیم. مسلم بدانید که تأثیر ما و کلام ما در مخاطب بیشتر خواهد بود و باید فیلترهای ذهنی مخاطب را در این حوزه بشناسیم تا بتوانیم با پس زدن و کنار گذاشتن این فیلترهای ذهنی، پیام خود را به مخاطب برسانیم. در مبناهای بعدی و پارامترهایی که باید در نظر داشت، این نکات بسیار حائز اهمیت است:
اول از همه مجری عامل بسیار مؤثری است، استغفار کردن برای خودِ من و مخاطب مورد تبلیغ من که در این فضای عمومی قرار خواهد گرفت، توسل و تمسک به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ساحت مقدس امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و ائمه اطهار علیه السلام هم نقش حیاتی در این وهله ایفا خواهد کرد.
نکته دوم: برقراری ارتباط ما با مخاطب است.
نقش خود را در واقعیت بازی کنیم. بازیگر تئاتر نباشیم و فیلم بازی نکنیم. ادا در نیاوریم، چون به راحتی مخاطب ما می فهمد. تا چیزی را خودمان باور نداریم و لمس نکردیم، آن را با مخاطب مان در میان نگذاریم.
❖ از پارامترهای بسیار مهم در این زمینه شنیدن مؤثر است. در ارتباط با فضاهای تبلیغ عمومی و ارتباط با مخاطب، شنیدن مؤثر از نکات بسیار حائز اهمیت است. موقع شنیدن مؤثر به مخاطبمان نگاه کنیم، ارتباط چشمی داشته باشیم، عکس العمل طبیعی داشته باشیم و با حرف های او تعجب کنیم و بخندیم و با آنها کاملا ارتباط دو سویه برقرار کرده باشیم.
❖ پارامتر بعدی این است که در گفت و گوهای دو سویه تبلیغی، تبیینی با مخاطبمان، نکات مثبت در مخاطب را خوب جلوه دهیم و در مورد آنها صحبت کنیم و حس خوبی را در مخاطبمان القا کنیم.
❖ از نکات بعدی آن است که نکته مثبت در مخاطب را جنبه الهی بدهیم و عنوان کنیم این نکته مثبت که در شما وجود دارد. خداوند هم این نکته مثبت را بسیار دوست دارد و سعی کنید روز به روز این کار پسندیده ای که دارید را تمرین داشته باشید.
نکته سوم: تعظیم ارتباط با ولی خدا است.
یعنی ما مخاطب خود را با خضوع و خشوعی در برابر حجت خداوند برسانیم. نکته کلیدی که اینجا ایفاء می شود و نقشش باید پررنگ جلوه داده شود، این است که یک کار شفاف، یک کار مشخص، هرچند کوچک حتما به انجام و تغییر در ارتباط با ولی خدا به مخاطب خود هدیه دهیم. برای مثال سلام دادن روزانه با حضرت، صدقه برای سلامتی حضرت، درد و دل کردن به صورت روزانه با ایشان یا ارتباط بیشتر به صورت مؤثر و خودمانی با حضرت است. همه این ها هر چند شاید یک قدم کوچک باشد ولی مؤثر و یک کار مشخص برای مخاطب خواهد بود که این هدیه را برنامه تبلیغی ما به ارمغان خواهد آورد.
با توجه به مطالبی که عرض کردیم، وارد طرح های تبلیغی می شویم. یک سری طرح ها هستند که اصطلاحا طرح های کلاسیک نامیده می شوند. مشخصاتی دارند که امروزه شاید با دنیایی که هر روز رو به تغییر است، زیاد سازگاری نداشته باشد و محدودیت هایی را برای ما ایجاد کند. محدودیت هایی که در برنامه های تبلیغی سنتی می شود در نظر گرفت.
از جمله مشکلات این طرح ها:
❖ معونه بسیار زیادی می برد. برای برگزار کردن آن برنامه، هماهنگی های بسیاری می طلبد. هماهنگی با افراد مجریان مختلف، قسمت های مختلف برنامه، بحث سالن، بحث مکان و نور و صدا، بحث های دعوت همه این ها بسیار بحث های معونه بری است.
❖ هزینه بسیار بالایی که این گونه برنامه ها برای برگزاری و اجرا شدن دارند که امروزه مسلماً یکی از پارامترهای تأثیرگذار برای برگزارکنندگان برنامه های مذهبی است.
❖ مردم امروزه وقت زیادی برای این گونه برنامه ها صرف نمی کنند و شاید حوصله وقت گذاشتن برای اینگونه برنامه عمومی را زیاد نداشته باشند و دنبال یک سری مطالب و برنامه های مختصر و مفید هستند که پیام خودشان را سریع و صریح بدهد و به خاطر این تکراری بودن این نوع قالب برنامه ها، اصلا شرکت نمی کنند و در این فضاهای تبلیغی مذهبی، همین که بدانند جشنی و سخنرانی است، وارد این فضاها نمی شوند.
❖ برای این که برنامه ما رسمیت پیدا کند، باید درصد قابل توجهی از مردم رأس ساعت به مجلس ما تشریف بیاورند که متأسفانه عموماً تأخیر گریبان گیر برنامه ها می شود و برنامه ها اصولاً با تأخیر شروع می شود. آن هم به خاطر این است که مخاطب هنوز به جشن یا برنامه ما نیامده و ما مجبور هستیم برنامه خودمان را با آمدن مخاطبان تطبیق بدهیم.
این محدودیت های برنامه های کلاسیک و برنامه های سنتی ما را به تفکر برای این که به فضاهای جدید فکر کنیم، سوق داد؛ مبنی بر این که محدودیت های برنامه های کلاسیک سنتی را نداشته باشد. یعنی این که هزینه پایینی داشته باشد، وقت مردم را زیاد نگیرد و به لحاظ مجری و اجرای برنامه، رفت و آمدِ مخاطبین ما بسیار شناور باشد.
حتی با ورود یک یا پنج مخاطب برنامه ما شروع شود و مجریان ما هم محدودیت نداشته باشند. در برنامه های سنتی یا کلاسیک، بر فرض مثال اگر بخواهید چهار شب برنامه داشته باشید و یکی از شب ها اتفاقی برای یکی از مجریان قسمت های برنامه شما بیافتد، مثلا دو نفر از گروه تئاتر مشکلی برایشان پیش بیاید، یا دو الی سه نفر از گروه سرود یا اصلا برای مداح مشکلی پیش بیاید، شما آن قسمت برنامه تان را از دست خواهید داد ولی برنامه هایی که مجریان آن شناور باشند، می توانید با خیالی راحت برنامه تان را برگزار کنید.
و اگر خدای ناکرده برای یکی از مجریان اتفاقی پیش آمد، عزیز دیگری جای آن را خواهد گرفت. پس محدودیت های برنامه سنتی ما را به برنامه های جدید با رویکرد جدید سوق می دهد که از لحاظ مجری و مخاطب کاملا شناور باشد.
نکته دیگر در فضای تبلیغی تبیینی است که ما وارد فضاهای عمومی خواهیم شد. شاید شما در فضاهای سنتی و برنامه های سنتی، سالن، مسجد یا حسینیه ای را تزئین می کنید و تدارک می بینید. اما در برنامه هایی که رویکرد جدید دارد، ما وارد فضاهای عمومی مثل ایستگاه قطار، ایستگاه های مترو، راه آهن، فرودگاه، پارک و حتی کنار خیابان و معابر عمومی خواهیم شد و باز هم ما این محدودیت فضاهای سنتی و برنامه های سنتی را پشت سر خواهیم گذاشت.
اما طرح کافه گپ:
بر اساس همان پارامترهایی که با هم صحبت کردیم، کمی فکر کردیم، به این که فضاهای جدید و فضاهایی که مخاطبان جوان بیشتر استقبال می کنند، چه فضاهایی است؟ یکی از آن فضاها، مسلما فضاهای کافی شاپ است. که امروزه جوانان، بسیار نسبت به کافی شاپ ها استقبال دارند. دیگر فضاهای عمومی که خانواده ها و جوان ها رفت و آمد می کنند، با توجه به فصل گرما و تابستان، پارک ها هستند که مسلما در تمام شهرهای مختلف که عموما هم شلوغ و پر رفت و آمد است.
خانواده ها از این فضا استفاده می کنند. با در نظر گرفتن فضای عمومی پارک و کافی شاپ به این طرح رسیدیم که کافی شاپی را در پارک دایر کنیم. چطور؟ این که ما در پارک و در همان فضای سبزی که انتخاب می کنیم، فضایی را برای خودمان مشخص کنیم که مخاطبین و افرادی که از پارک لذت می برند، متوجه شوند که این فضا، فضای محصوری است و برنامه ای اتفاق می افتد. اسم برنامه را کافه گپ گذاشتیم؛ یعنی کافه ای را برای گفت و گو در پارک، طراحی و اجرا کردیم.
هم اکنون این فضا را متصور بشوید و تصور کنید فضای سبزی از پارک که چمن، فواره آب، درخت و از این دست لوازم دارد. را با یک سری اسپیس و بنرهایی محدود می کنیم. میزهایی را درنظر بگیرید که با عنوان میزهای کافه است و این میزها را برای مثال چهار الی پنج عدد، بسته به تعداد مجری هایی که شما دوستان دارید. در نظر بگیرید و دور هر کدام از میزها حدود پنج الی هفت صندلی در نظر بگیرید که مسلماً یک صندلی برای مجری میز است و مابقی برای میهمانان شماست.
یک نفر به عنوان فرد دعوت کننده در پارک و یا در همان فضای عمومی، افرادی که در پارک مشغول تفریح هستند را به کافه گپ دعوت می کند. البته بدانید به لطف امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برگزاری چنین برنامه ای در خود پارک، چشمگیر و قابل توجه است که خیلی از شما معونه دعوت لحظه ای را نخواهید داشت.
ولی باز هم احتیاج است بعضی مواقع با توجه به جمعیتی که در پارک ها هستند، با توجه به خلوتی و شلوغی پارک، فردی را برای دعوت میهمانان در نظر بگیرید. یک فرد دیگر هم، به عنوان کسی که در بین میزها در حال گردش است و به عنوان مدیر داخلی این کافه وجود دارد که مجریان، میهمانان و پذیرایی را هماهنگ می کند. یک میز هم بصورت مستقل برای ارائه نظرات و فرمهای نظرسنجی می باشد که مسئول مستقل هم بالای سر آن میز حتما گماشته خواهد شد.
میهمانان که وارد می شوند، با این فضا مواجه می شوند که داخل کافه گپ دعوت می شوند. و روی میز یک منویی است که دو ستون دارد. یک منو برای گپ و یک منو برای پذیرایی است. در منوی گپ عناوین مختلف گپ و گفتی که ما برای آن میهمانان با توجه به پارامترهای تبلیغی تبیینی در نظر گرفتیم، در آن نوشته شده و در پشت آن منوی پذیرایی است. پذیرایی بسته به فصل و با ابتکار و نوع آوری خود، می تواند بسیار کم هزینه ولی جذاب باشد.
مثل: نوشیدنی های سنتی، عرقیجات گیاهی، فالوده، بستنی، انواع کوکتل های میوه و از این قسم چیزها و میزبانِ میز از آنها خواهش می کند که به عنوان پذیرایی و این که میهمان ما هستند، در کافه گپ یک انتخاب از منوی گپ و یک انتخاب از منوی پذیرایی داشته باشند. تا این جا آمدیم که مهمان ما وارد کافه گپ شده و با میزبان خودش سر میز برخورد می کند و کنار میز می نشیند و از منوی گپ و منوی پذیرایی یک انتخاب دارد تا بچه های تیم پذیرایی، آن را آماده کنند.
مجری و میهمان میز شروع به گفت و گو با مخاطبانی می کنند که سر آن میز هستند و مجری گفت و گوی خود را بر اساس انتخاب آن مهمانان به جلو می برد و سعی می کند ارتباط تماماً دو سویه باشد. مجری از شنیدن مؤثر غافل نمی شود، نظرات آن مخاطب را می شنود. ارتباط چشمی خودش را با او حفظ می کند و بین همه مخاطبین و مهمانان خودش تقسیم می کند.
و در انتها با توجه به گپ و گفتی که داشتند، حتما یک کار شفاف و مشخص را برای انجام و تغییر به مخاطب خودش هدیه می دهد. اگر مجریان شما توانایی این را دارند که چند موضوع را به عنوان منوی گپ آماده باشند، شما می توانید سه الی پنج موضوع را در منوی گپ خودتان گنجانده باشید. همچنین اگر در پذیرایی محدودیتی نداشته باشید. و پشتیبانی و تیم تدارکات قوی داشته باشید.
می توانید چندین انتخاب در منوی پذیرایی داشته باشید. وقتی که مخاطب در میز کافه گپ، گپ و پذیرایی را خودش انتخاب کرده باشد، احساس ارزشمندی فوق العاده زیادی به او دست می دهد. و برای پذیرش سخنان شما در کافه گپ آمادگی زیادی خواهد داشت.
اگر مجریان توانایی آن را ندارند. که بر اساس زمان در آن واحد سه تا پنج موضوع را برای گفت و گو آماده باشند، برای گفت و گو یک موضوع را انتخاب کنید. و در دعوتتان می توانید یک موضوع جذاب، سؤال برانگیز، جدید و در وهله اول بی ارتباط به فضای مجازی عنوان کنید و مخاطبین خودتان را با این موضوع به کافه گپتان دعوت کنید. و مهمانتان را پذیرایی کنید.
گفت و گویی که در این کافه اخیر برگزار شده را به عنوان مثال عرض کنم:
در کافه گپِ اخیر صحبت از کوهنوردی بود و ما با این سؤال که دوستان و میهمانان ما تجربه کوه نوردی را داشته اند یا نه شروع می کردیم و با میهمانان گفت و گو را آغاز می کردیم و اصطلاحاً برای ارتباط دو سویه یخ آن ها را آب می کردیم و تجربیاتشان را می شنیدیم. سپس می گفتیم که کوهنوردی براساس قله هایی است که برای صعود در نظر گرفته می شود و برای کوهنوردی حرفه ای عوامل بسیاری مؤثر و دخیل هستند و ریزه کاری های بسیار زیادی دارند.
برای مثال: از یک جایی به بعد ارتفاع بسیار بالا و اکسیژن موجود در هوا کم شده و ممکن است مشکل تنفسی پیش بیاید و باعث بیهوشی کوهنوردان می شود. و در کل کوهنوردی، حرفه بسیار سختی است. بخصوص که در این ایام سرد سال این صعود اتفاق بی افتد، اما کوهنوردها یک تکنیک بسیار خاص دارند. و آن تکنیک برنامه ریزی است. که برای در مسیر صعود خود پناهگاه هایی در نظر می گیرند.
مثلا کوه دماوند در مسیر خود شش الی هفت پناهگاه دارد. این جان پناه ها محل هایی هستند. برای استراحت کوهنوردان که شب را در آن پناهگاه استراحت می کنند و دوباره از فردا ادامه مسیر صعودشان و کوه نوردیشان را شروع می کنند. این پناهگاه ها کوهنوردان را از خطراتی مثل ریزش کوه، بهمن، برف و بوران، آفتاب شدید، گرما و همه این ها حفظ می کند، از این بحث به فضای زندگیمان ارتباط می دهیم. حقیقتی که وجود دارد این است.
که ما زندگی می کنیم و مسیر زندگی ما نیز مانند کوهنوردی پستی ها و بلندی های زیادی دارد و برای رسیدن به قله زندگیمان که همه ما این قله را خوشبختی می دانیم، سختی های زیادی را متحمل می شویم و سطوح هموار و ناهموار زیادی را تجربه می کنیم.
از این جا دوباره با مخاطبان خود گفت و گو می کنیم. در مورد سختی های زندگی، شباهتش با کوهنوردی و این که هدف ما برای زندگی، رسیدن به قله خوشبختی است.
در مسیر کوه نوردی زندگیمان همه ما یک سری امکاناتی داریم که این امکانات را تا یک موقعی ما ممکن است داشته باشیم و از یک جایی به بعد در این مسیر دیگر نداشته باشیم و آن را از دست بدهیم. مثلا در کوهنوردی اکسیژن را تا یک ارتفاعی داریم، در مسیر زندگیمان هم شور و شوق جوانی مان را پس از طی شدن جوانی مان، از دست می دهیم. اما کسانی در رسیدن به این قله موفق ترند که راسخ و محکم اند و کسانی که نگاه به گذشته دارند و افسوس می خورند، از رسیدن به قله باز می مانند.
در این جا ما برای میهمانمان داستانی را تعریف می کنیم. داستان اصحاب کهف که با این که ممکن است برای خیلی از میهمانان تکراری باشد، اما داستان همیشه گفت و گو را جذاب خواهد کرد.
داستان اصحاب کهف را تعریف کنیم که در دوره دقیانوس که بر اساس مشکلاتی که داشتند، به غاری یا جان پناهی می روند تا بتوانند از شر آن پادشاه در امان بمانند. در مورد داستان گفت و گو می کنیم و بعد از گفت و گو از آن ها سؤالی می پرسیم که به نظر شما خدایی که من و شما را آفریده است، در مسیر کوهنوردی زندگیمان، برای محافظت از ما جان پناه هایی قرار داده یا نه؟ این سؤال را عنوان می کنیم و جوابش را با روایتی از امام صادق علیه السلام مطرح می کنیم.
می گوییم شخصی نزد امام صادق علیه السلام و این سؤال را مطرح می کند که: سختی های زندگی دیگر تاب مرا طاق کرده و توانی برای تحمل کردن ندارم. چه کار باید بکنم؟ جان پناهی داریم؟ پناهگاهی داریم؟
و حضرت آنجا اشاره می کنند که ما آن جان پناه هستیم. به ما پناه بیاورید و اگر می خواهید از شر زمانه در امان باشید، ما جان پناه شماییم و به ما پناه بیاورید. از این جا شروع می کنیم و می گوییم که شمایی که داری مسیر زندگی ات را سپری می کنی. تا به خوشبختی برسی، بدان در این مسیرِ سختی که داری زندگی می کنی، برف، کولاک، باران و آفتاب، گرما و سرما هست اما خداوند برایت جان پناه و چتری بالای سرت قرار داده.
و اگر در کوه پیمایی خودت را به این جان پناه برسانی و پناه ببری، در امان هستی. این را عنوان می کنیم که ما هستیم. که به عنوان کوهنورد زندگی مان باید هنر خود را در کوهنوردی نشان بدهیم که سریعا خودمان را به این جان پناه زندگی و همان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برسانیم و تا وقتی این کار را نکنیم، در امان نخواهیم بود.
سپس این سؤال ذهنی را با مخاطب در میان می گذاریم: راستی تا به این جا ما چقدر با جان پناه زندگیمان فاصله داریم؟ نزدیکیم؟ دوریم؟ چه کار باید بکنیم؟ چه جور می شود پناه برد؟
بعد این جا عنوان می کنیم و می گوییم: امشب بیاید قراری بگذاریم که این همان کار مشخص و شفافی است. که می خواهیم هدیه بدهیم. می گوییم بیاید امشب توی کافه گپ، قول و قراری ببندیم که با این جان پناه زندگی، یک جور دیگر ارتباط داشته باشیم. و اصلا این ها را عنوان نمی کنیم.
که تا به الان ارتباط داشته اید یا نداشته اید و فقط عنوان می کنیم. یک جور دیگر ارتباط داشته باشیم. هر جایی هستیم در مسیر کوهنوردی مان زود خودمان را به آن جان پناه برسانیم. این قول و قرارمان را، مانند عادت همیشگی این روزهای خود که قرارهای مهم را با گذاشتن یک ریماندر به خود یادآوری می کنیم، ثبت کنیم. یک کارت یا هدیه ای که خاص آن شب باشد، برای مخاطبمان در نظر گرفته بودیم و به آن ها هدیه می دادیم. و عنوان می کردیم که قول و قرارشان را در آن هدیه سر همان میز با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بنویسند تا این هدیه همیشه همراهشان است. و به عنوان یک یاد آوردنده عمل کند و آنها را یاد قول و قرارشان بیاندازد.
در پایان هم از آنها به عنوان وقتی که به ما دادند، تشکر می کردیم. و آنها را به سمت میز نظرسنجی راهنمایی می کردیم. تا نظرات خودشان را ثبت کنند و مسئول میز نظرسنجی هم از آن ها استقبال می کرد.
ما با دو یا سه سؤال خیلی ساده، نظرات آن میهمانان را می گرفتیم و اگر پیشنهاد یا نظر خاصی داشتند، به عنوان یک تیتر یا باکس کلی از آنها خواهش می کردیم که به ما هدیه دهند. جمله بعدی در فرم نظرسنجی این بود. که اگر تمایل به شرکت در برنامه های بعدی کافه گپ دارند تا به آنها اطلاع دهیم، یک شماره تماس به ما بدهند و در پایان می خواستیم. که اگر دوست دارند، این کافه گپ را به دوستان و خانواده شان معرفی کنند. در پایان نکات اجرایی کافه گپ را بر اساس تجربه ای که ما و دوستان داشتیم، خدمت شما عزیزان عرض می کنم:
نکته اول که بسیار نقش حیاتی و کلیدی دارد، استغفار در شب اجرای برنامه از طرف مخاطبینی است که از طرف شما دعوت خواهند شد و توسل به ساحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و امیرالمؤمنین علیه السلام، واقعا نقش کلیدی و حیاتی دارد که بتوانیم ان شاءالله در باب تبلیغ ائمه علیهم السلام مبلغان خوبی باشیم و این که دل های مخاطبین را به ارتباط بیشتر و مؤثرتر با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشتاق کنیم.
نکته دوم: این است که مجریان، موضوعاتی را که می خواهند گپ و گفت داشته باشند، خودشان کاملا درک کرده باشند و فیلم بازی نکنند و ادا در نیاورند که مسلما از تأثیر کلامشان کاسته خواهد شد.
نکته سوم: بر اساس تجربه ای که داریم، چون عموما در فضای عمومی استقبال زیاد خواهد شد، سعی کنید همیشه تعداد بیشتری مجری در نظر بگیرید. چون مجریان بعد از چندین بار تکرار مطالب خسته می شوند و کمی به انرژی احتیاج دارند تا دوباره تجدید قوا کنند و شما نمی خواهید میهمانان خودتان را از دست بدهید. به همین علت مجریان و میزبانان میزها، دائم عوض و تعویض شوند که تعویض مجریان، به بهبود راندمان کاری کافه شما کمک می کند.
نکته چهارم یک نفر کارشناس علمی یا بیشتر، حتما در شب های اجرای کافه گپ در برنامه داشته باشید تا اگر گفت و گوی میزی به چالش کشیده شد، کارشناس آنها را هدایت و راهنمایی کنند. بر اساس مثالی که زدیم، سعی کردیم مطالب به هیچ وجه چالش برانگیز نباشد. اما اگر بر اساس اتفاقاتی که می افتد یا حتی کسانی با نیت سؤ وارد میزهای گفت و گو می شوند، برای مقابله با این ها حتما کارشناس علمی را داشته باشید.
نکته پنجم: یک نفر به عنوان دعوت کننده لحظه ای و یک نفر به عنوان مدیر داخلی که هماهنگ کننده میزهاست، میهمانان را راهنمایی کنند. چون گاهی اوقات میهمانان باید منتظر بمانند تا میز گفت و گو خالی شود و همچنان بر اساس محدودیت جایی که داریم، به مجریان متذکر شود که اکثر گفت و گو در میز کافه گپ ده الی پانزده دقیقه است و بیشتر از این، راندمان کار کم می شود. وظیفه مدیر داخلی هماهنگ کردن مجریان و میهمانان است و یک نفر هم حتما به عنوان مسئول میز نظرسنجی باشد که فرم های نظرسنجی را مدیریت کند.
نکته ششم: با توجه به این که میزها عموما ۵ الی ۷ نفر را پذیرایی می کنند آن ها که از میز فارغ می شوند و به میز نظرسنجی می روند، حتما شما باید ۵ الی ۷ دفترچه نظر سنجی آماده کرده باشید تا همه عزیزان آن میز بتوانند نظرات خودشان را با فراغ بال بنویسند و به شما هدیه دهند. کمبود فرم، خودکار و نظرسنجی، راندمان کار ما را کم می کند.
نکته هفتم: در فضای عمومی خانوادگی، خانم و آقا هستند و از این فضا استفاده می کنند و همین عزیزان هم وارد فضای کافه شما می شوند. بحث ارتباط وگفت و گو با خانم ها و بحث تداخل آقایان و خانم ها را حتما متذکر شوید. سعی کنید در میزها این رعایت شود و از لحاظ ارتباطاتی و نشستن افراد، توسط مدیر داخلی مدیریت شود.
نکته هشتم: مسئول نظرسنجی بعد از پر شدن فرم های نظرسنجی توسط بانوان و آقایان، حتما فرم های آن ها را ورق بزنند و فرم جدید روی میز نظرسنجی باشد.
نکته نهم: رنگ آمیزی فضاها، حتی رنگ رومیزی های میزهای کافه گپ بسیار حائز اهمیت است. سعی کنید برای رنگ رومیزی، میزها و رنگ آمیزی بنرهایی که فضا را تزیین و محدود کرده، از شادترین رنگ ها و جذاب ترین و گرمترین رنگ ها استفاده کنید. گلدان های طبیعی سر میزها گذاشته شود که فضای گفت و گو را بسیار طبیعی و خودمانی جلوه می دهد. روی میزها دستمال کاغذی و آب معدنی و همه این ها باشد تا ان شاءالله بهترین پذیرایی از میهمانان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و امیرالمؤمنین علیه السلام انجام شده باشد.
نکته دهم و نکته پایانی که خدمت شما عزیزان عرض کنم، این است که برای کودکان و نوجوانان هم که همراه خانواده هایشان به کافه گپ تشریف می آورند، حتما یک هدیه و یادبودی در نظر گرفته شود تا آن ها کافه گپ را با خاطره خوش ترک کنند.
از این که به عرایض بنده توجه فرمودید، بسیار تشکر می کنم و سپاسگزار شما عزیزان هستم. امیدوارم که توضیحات حقیر توانسته باشد طرح کافه گپ را به عنوان طرحی جدید در فضای تبلیغ عمومی برای جذب مخاطبان جوان برای شما عزیزان تبیین و روشن کرده باشد تا ان شاءالله بتوانیم به روش های نو و بهتر ازگذشته، با اذن و اجازه خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بتوانیم به تبلیغ و اعتلای نام ایشان بپردازیم. در پایان از همه عزیزان التماس دعا دارم و همه شما را به خداوند متعال می سپارم.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم
دیدگاهتان را بنویسید