کارگاه آموزشی شماره ۲۰۲ – تنزل ملائکه در شب قدر

صوت کامل کارگاه
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین وَ صَلَّی اللهُ عَلی محمّد وَ آلهِ الطَّیّبینَ الطّاهِرین
عرض سلام و ادب دارم خدمت همه دوستان و بزرگواران.
بحثی که در خدمت شما هستیم، پیرامون سوره قدر هست.
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ و َمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند که برای اثبات امامت ما، با سوره قدر بحث کنید. مضمون کلام حضرت این است که ما می توانیم با این سوره برای اثبات وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با کسی که او را قبول ندارد، محاجّه کنیم. ان شاءالله خود ما هم از این بحث بهره بگیریم؛ به یُمن دعای امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بتوانیم این بحث را به صورت مؤثر منتقل کنیم.
ابتدای امر را با این موضوع آغاز می کنیم که واقعیت شب قدر چیست؟ در شب قدر چه اتفاقی افتاده؟ معنای لغوی کلمه نَزَلَ و تَنَزُّل به چه معناست؟ و یک بررسی اجمالی هم در آیاتی که این لغات در آن به کار رفته، داریم. می خواهیم از روی نتیجه کلی:
- در مورد بحث آنچه که در شب قدر نازل شده
- این که به چه کسی و به چه وجود نازنینی نازل خواهد شد با هم گفت و گو کنیم.
ابتدای بحث خود را با بحث لغوی آغاز می کنیم. گاهی خیلی از مسائل در بحث لغوی حل می شود و اصلاً در پاسخ به مخالفین یا در ثبات عقیده خود در مطالعات ما، بحث لغوی خیلی به ما کمک می کند. ما در بحث لغت با دو کلمه مواجه هستیم. یکی نَزَّلَ به معنای فرود آمدن، فرود آوردن مثل «نَزَّلَ اللهُ کَلامُهُ عَلی اَنبیائِه» خداوند کلامش را بر انبیای خود نازل می کند. دومین واژه ای که جست و جو می کنیم تَنَزُّل هست که در قاموس و سایر کتب عرب نزول با مهلت و تانّی گفته شده. مثل آیاتی از این قبیل «وَ ما تَنَزَّلَت بِهِ الشَّیاطین» قرآن را شیاطین بصورت تدریجی نازل نکرده اند. یا آیه دیگری مثل «اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّبعَ السماواتِ وَ مِنَ الاَرضِ مِثلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَمرُ بَینَهُن»، این طور می فهمیم که نزول امر تدریجی است. راغب در مفردات خود که یکی از کسانی است که در بحث لغت کار کرده و زیاد به او ارجاع انجام می شود. او می گوید تنزیل در آن جاست که نازل کردن تدریجی و دفعه ای بعد از دفعه دیگر باشد. شواهدی هم بر این موضوع آورده که مثلاً آیاتی از قبیل «وَ قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَاَهُ عَلُی النّاس عَلی مُکث و نَزَّلناهُ تَنزیلاً»، این جا قرآن بصورت تدریجی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است. ولی انزال اعم است و با انزال تدریجی و دفعی اطلاق می شود.
در بحث بعد پیرامون کیفیت نزول قرآن می خواهیم با هم گفت و گو کنیم. کیفیت نزول قرآن دفعی است یا تدریجی؟
می دانیم که نزول قرآن به رسول خدا صلی الله علیه و آله به تدریج بوده و در عرض ۲۳ سال این کار انجام شده است. شاهد اصلی ما خود آیات قرآن است که در هر واقعه ای که آیه ای آمده، شأن نزولی دارد. اصلاً خود بحث شان نزول یک موضوع است؛ ولی در عین حال در قرآن کریم آیاتی را داریم که نزول تمام قرآن را در یک ماه و یک شب مجدد به ما گزارش می کند. مانند «شَهرُ رَمَضان اَلّذی اُنزِلَ فیهِ القرآن»، در این آیه روشن است که قرآن در ماه رمضان نازل شده «شَهْرُ رَمَضَانَ» همان ماهی است که «أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» قرآن در آن نازل شده است. آیه ای مثل «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهٍ مُبَارَکَهٍ» یعنی قرآن در آن لیله مبارک نازل شده است. این ها دلالت بر این دارد که یک شب از ماه مبارک رمضان است. «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» ما آن را در شب قدر نازل کردیم. صریح آیه این است که قرآن در ماه مبارک رمضان در شبی نازل شده و آن شب، قدر است. این سه آیه این مفهوم را برای ما عنوان می کند.
شیعیان برای فهم منظور خداوند از آیات قرآن چه می کنند؟ تنها به سراغ قرآن مبین که همانا اهل بیتD هستند، می روند. مبنا چیست؟ حدیث ثقلین:
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند که دو ریسمان هست، به آنها چنگ بزنید و تمسک جویید. کتاب خدا و اهل بیتD. برای فهم این آیات، به سراغ امام صادق علیه السلام می رویم. ایشان می فرماید: قرآن یک جا در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد. سپس در مدت ٢٣ سال قسمت قسمت نازل گردید. سپس فرمودند پیامبر صلی الله علیه و آله این طور فرمودند که صحف ابراهیم در اولین شب ماه رمضان نازل شد. تورات شب ششم، انجیل شب سیزدهم، زبور شب هجدهم و قرآن درشب بیست و سوم ماه مبارک رمضان نازل شده است. جالب این جاست که وقتی حدیث امام صادق علیه السلام را می خوانیم، چقدر مطالب برایمان روشن می شود که دلیل این مبارک بودن آن شب ها به چه موضوعاتی بر می گردد.
اگر کسی بود که مقام غیر شیعه داشت، برای آن که بتوانیم در این زمینه گفت و گوی مؤثر و مفید داشته باشیم، یک حدیث هم از غیر شیعه خدمت شما می گویم. نقل کردند که از ابن عباس:
أُنْزِلَ الْقُرْآنُ فِی النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْیَا فَجُعِلَ فِی بَیْتِ الْعِزَّهِ ثُمَ أُنْزِلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی عِشْرِینَ سَنَهً لِجَوَابِ کَلَامِ النَّاسِ
بیشتر روایتی که آنها دارند، از ابن عباس است. ابن عباس هم که علومش را از امیرالمؤمنین علیه السلام گرفته است. حالا آن چه که خیلی زاویه نداشته، طبعا هم نقل می شود و خیلی هم مشکلی ندارد؛ اما آن چه که زاویه داشته، در حوزه امامت و ولایت نقل نمی شود. اما غیر شیعه همین حدیث را با همین کیفیت نقل کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ
این جا خداوند سخنی با پیامبر صلی الله علیه و آله دارند که می فرمایند که ای رسول ما، بعد شما آیه ما را بخوان؛ درحالی که آیات را می دانی. یعنی قرآن در سینه مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله وجود دارد، نازل شده و موجود است. پس می فهمیم که قرآن قبلا در قلب آن حضرت بوده است.
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ
این هم دلالت بر این دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله قبلا قرآن را می دانستند ولی خدا فرموده اول ما باید بخوانیم، سپس تو مانند ما آن را بخوانی.
آیه دیگری حکایت از این دارد که جبرئیل آن را بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرده و سپس به زبان مبارک ایشان آیه به آیه و جدا جدا در طول سنوات ظهور نموده است. مثل «نزل به روح الامین علی قلبک».
«شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن»، «انّا انزلناه فی لیله القدر» این ها راجع به نزول اول است و آیاتی مثل «وَ قُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِیلً» راجع به نزول دوم است. پس نتیجه ای که از قرائت این آیات می گیریم، روایت امام صادق علیه السلام است که فرمودند قرآن یک دفعه به صورت فشرده و یک دفعه به صورت تدریجی به پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد. این که می گوییم یک دفعه، منظورمان این نیست که یک بار این کار انجام شده است. ممکن است دفعات متعدد داشته باشد که در ادامه بحثمان اتفاقاً به این موضوع خواهیم پرداخت. آیاتی که راجع به نزول دفعی است، به لفظ انزال آمده که دلالت بر دفعی بودن دارد. چنان که آیات تدریجی نوعا با لفظ تنزیل آمده است. حالا برگردیم به آیات محل بحثمان. «بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیله القدر»، حالا دیگر برای ما واضح شده است. ما دفعتاٌ قرآن را در شب قدر نازل کردیم. آیه بعدی «انا انزلناه فی لیله مبارکه»، ما دفعتاً قرآن را در شب مبارک که همان شب قدر است، نازل کردیم. «شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن»، حتی خداوند از اصطلاح یک ماه هم به عنوان نزول دفعی استفاده می کند. چون یک ماه به نسبت بیست و سه سال رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دفعی حساب می شود. این ها ظهورشان در انزال دفعی است. هم چنین آیات دیگری «کتاب احکمت آیاته»، کتابی که آیاتش محکم شده است و استحکام دارد «ثم فصلت»، سپس تفصیل پیدا کرده. و مانند آن آیاتی است مانند:
بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون
لا یمسه الا المطهرون تنزیلا من رب العالمین
این ها همه گواهی بر یکپارچگی قرآن است. «فی لوح محفوظ»، در جایگاه مطهر، در یک جایگاه والا که ما بعدا می دانیم آن جایگاه بالا قلب نازنین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به عنوان حجت خدا در آن زمان و در هر برهه ای، حجت خداوند در زمان های بعد خواهد بود و تا به امروز که وجود نازنین امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند که محل نزول فرشتگان و علوم الهی است. پس آمدن کتاب راجع به نزول اول، تفصیل راجع به نزول دوم است.
حالا می رویم سراغ بحث بعدی. گونه های دیگر نزول ملائک و تنزل را ان شاءالله با هم گفت و گو خواهیم کرد. کلمه تنزل در ۱۰ آیه از آیات قرآن آمده است. من چند تا از این آیات را برای نمونه می آورم.
به عنوان مثال در آل عمران ٩٣:
کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلاًّ لِبَنی إِسْرائیلَ إِلاّ ما حَرَّمَ إِسْرائیلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراهُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراهِ فَاتْلُوها إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ
صحبت از نزول تورات برای احکام حلال و حرام بر اسرائیل است.
در آیه ۱۵۳ نسا:
یَسْئَلُکَ أَهْلُ الْکِتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتاباً مِنَ السَّماءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى أَکْبَرَ مِنْ ذلِکَ فَقالُوا أَرِنَا اللهَ جَهْرَهً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَهُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ فَعَفَوْنا عَنْ ذلِکَ وَ آتَیْنا مُوسى سُلْطاناً مُبیناً
تقاضای اهل کتاب است، بر نزول کتاب دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
در آیه ۶۴ توبه:
آیه یَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَهٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ
بیم منافقین از نزول نشانه ای بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جهت رسوایی آنچه در دل دارند.
۹۳ سوره اسرا:
أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقى فِی السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتّى تُنَزِّلَ عَلَیْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلّا بَشَراً رَسُولاً
درخواست فرود آمدن کتابی برای اثبات پیامبری به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله که ایشان آن را قرائت کنند. یعنی با پیامبر صلی الله علیه و آله، این کتاب هم نازل شود.
۶۴ مریم:
وَ مَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذَلِکَ وَ مَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا
نزول ملائک به امر پروردگار صورت می گیرد و این موضوع برای ما در اثبات های بعد کاربرد دارد که این نزول ملائک به امر پروردگار و امر حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمی دهد.
سوره شعرا ۲۲۱:
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ
پناه می بریم به خداوند که از این گونه گناهکاران باشیم و شاید در این شب ها مورد عفو و رحمت خداوند قرار بگیریم.
آیات سخن از این دارند که خداوند می گوید: خبر بدهم به شما که شیاطین به چه کسانی فرود می آیند؟ دروغگوی گناهکار. امید است ان شاءالله به دعای امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مورد عنایت قرار بگیریم و ان شاءالله امسال آخرین شب قدر غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد و چشم ما را به وجود نازنین حضرت روشن شود.
آیه ۳۰ سوره فصلت:
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ
بی تردید کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنها نازل می شوند و می گویند نترسید و اندوهگین نباشید که شما را به بهشت وعده داده بشارت باد.
این آیه هم سخن از تنزیل و انزال ملائکه است؛ اما جهت بشارت است و امر این جا با لیله القدر فرق می کند و مقایسه این آیه با آن آیه قیاس درستی نیست. این جا بشارت است و ممکن است مؤمن متوجه نشود که ارتباط با ملک دارد. چون آیه بعد دقیقا در هنگام مرگ همین مؤمن و انتقال او به عالم برزخ، همین ملائکه می آیند و به او می گویند ما همان ملائکه ای بودیم که به تو بشارت می دادیم. تو آگاه نبودی به این موضوع و بشارتش را می فهمیدی و قوت قلبی داشتی اما کیفیت آن را متوجه نمی شدی.
آیات دیگر که از جمله ۴ سوره قدر هم شامل می شود و همچنین ۱۲ سوره طلاق که نزول فرمان به امر خداوند از عالم بالا و در آیه ۴ سوره قدر همین محتواست.
از معانی آیات این گونه برداشت می شود که نزول، محلی برای نازل شدن می خواهد و این محل باید تناسب با مُنَزّل و آن چیزی که نزول پیدا می کند، داشته باشد. بعنوان نمونه شیطان کجا نازل می شود؟ بر قلب گناهکار. آیا هر گناهکاری؟ نه قرآن شرایط آن را خاص کرده «أَفَّاکٍ أَثِیمٍ» باید «أَفَّاکٍ» باشد؛ نه هر فرد گناهکاری. یا ملائکه بشارت دهنده بر فرد مؤمن با آن جزئیاتی که در آیه عنوان می شود: «الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُو» نه فقط کسی که بگوید: «رَبُّنَا اللَّهُ» می گوید: «رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُو» کسی که توحید در کنار امامت داشته باشد، ملائک نازل می شوند و به او بشارت می دهند.
پیامبر صلی الله علیه و آله ملک را می بیند و صدایش را می شنود؛ اما مؤمن بشارت آن را در قلبش احساس می کند. چرا این گونه می گوییم؟ دلیلش را منوط می کنیم به آیه بعدی که حاکی از گفت و گوی ملائک با همین مؤمن است که می گوید؛ «نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَهِ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ» ظاهر آیه دلالت بر این دارد که مدد فرشتگان در هنگام مرگ که احتمالا در آنجا رؤیت هم توسط محتضر صورت می گیرد، فرشتگان به او خبر می دهند که ما این آرامش را به تو نازل کردیم و چیزی هست که تا به حال اطلاعی از آن نداشتی و ما برای تو بیان می کنیم که این سکینه و آرامش را در دنیا به تو می دادیم. پس این بشارت عام است و اصلا مؤمن متوجه این موضوع نمی شود.
موضوع تنزل ملائکه در شب قدر چه بوده است؟ فعل تنزل در «تنزل الملائکه و الروح»، فعل مضارع است. این خود نکته ای است که ما می توانیم واقعاً در بحث امامت و بحث وجود حجت الی یوم القیامه بحث داشته باشیم. فعل مضارع است، یعنی در هر لیل قدر این اتفاق با همین کیفیت تنزل رخ می دهد. «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»، هر امری را شامل می شود. قید هم ندارد «من کل امر»، اما یک سؤال، مگر از نظر ما قرآن تفاوتی می کند؟ یعنی برگردیم به زمان حیات شریف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. خب در شب اول قدر آغاز رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله کل قرآن یک دفعه بر پیامبر ما نازل شد. این که باز این فعل مضارع است. چه مفهومی دارد؟ یعنی سال بعد هم باز قرآن نازل شده؟ یک آیه نازل شده با فعل مضارع با یک مفهوم بسیار عام «من کل امر»، پس این جا تمام امور در او جا می گیرد. در قرآن تمام امور ذکر شده مثلا قرآن می گوید «مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ» همه چیز در قرآن است. «وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در این کتاب آشکار وجود دارد. وقتی من و شما نگاه می کنیم، آیا همه چیز در قرآن است؟ خیر، به چشم من و شما نمی آید؛ اما حجت خدا برای ما متون قرآن را باز می کند. او همان وارث علم پیامبر صلی الله علیه و آله است و شخص دیگر اصلاً یارای ورود به این عنوان را ندارد. قرآن وقتی خود شهادت می دهد به این که همه چیز در این کتاب است و چیزی از این کتب فروگذار نشده، باز برمی گردیم به آن «من کلِ امر». می فهمیم که این من کل امر، یعنی خود قرآن با تمام تفصیل و علوم جدیدش بر حجت خدا و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، در هر شب قدر نازل می شود. این نزول، نزول دفعی است.
یک مقایسه هم این جا داشته باشیم که از چند جهت برای ما حائز اهمیت است. علوم جدید قرآن که همه موارد در آن است، به صورت دفعی بر حجت خدا نازل می شود. نتیجه گرفتیم ما با توجه به تناسب نزول فرشتگان و اشاره به روح، باید مکان شریفی برای این انزال ملائک وجود داشته باشد. این تنزل همواره تا قیام قیامت برقرار است. در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله محل این انزال وجود نازنین پیامبر صلی الله علیه و آله بود و ما گزارشی در آن موقع نداشتیم که مثلاً این نزول بر صحابه خاصی نازل شده باشد. پس فقط محل نزول این ملائک با این کیفیت با این جمعیت در این شب خاص بر وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
مقایسه این نوع تنزل ملائکه با تنزل ملائکه برای آرامش مؤمنین برای امور دیگر، قیاسی درست نیست؛ چون اولاً مؤمن آن جا اصلاً متوجه نمی شود و فقط یک قوت قلب در خود احساس می کند و اصلاً قیاس غلط است. چون در آنجا آیه بعد می گوید ملائکه در هنگامی که مؤمن از این دنیا سفر می کند، به عالم دیگر می آیند و می گویند «نحن اولیائکم»، ما بودیم که به تو کمک و یاری رساندیم. اگر این اتفاق با رویت و با علم بود، دیگر نیاز به معرفی ملائکه آن جا نبود. در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله ملائکه را می شناسند، می دانند به چه شکلی هستند و کیفیت آن را می دانند.
در این جا نکته خیلی مهمی که این شب ها خیلی باید توجه داشته باشیم و نسبت به ارتباط خودمان با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. قرآن دارای علوم مورد نیاز ما است و این موضوع همبستگی قرآن و عترت را اثبات می کند. این علوم هر سال، هر شب قدر با کیفیت جدیدی که مورد نیاز ماست، همه آن چیزهایی که لازم داریم به قلب نازنین امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نازل می شود. همچنین اهمیت مراجعه ما به حضرت را اثبات می کند.
در این جا گفت و گوی ما با ایشان با دعا و نیایش های خاص که مورد نظر حضرت است، برای ما در این شب ها باید خیلی ملموس باشد تا در طول سال بتوانیم آن چه که امام برای ما در علوم خود دارند و به ما می رسانند، استفاده کنیم. این علوم فقط و فقط بر قلب نازنین حضرت نازل می شود. وقتی این را بدانیم، ارتباط ما با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، نگاه ما به لزوم وجود حجت در هر عصر و زمان تغییر می کند. ان شاءالله خدا به ما توفیق دهد در این شب ها از دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و رفع مشکل مسلمانان غافل نشویم. شیعه باید در رأس دعاهای خود، ظهور و سلامتی حضرت را از خدا طلب کند. نکته جالب این است که اصلاً دعای مخصوص شب بیست و سوم، دعای سلامتی حضرت است که ما قرائت می کنیم.
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دیدگاهتان را بنویسید